سینما مثبت: نمایش فیلم سینمایی صیاد در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر نشان داد که دیدگاه غالب بر مجموعهای مانند ارتش مانع از آن است که تولیدات چند ده میلیاردی این مجموعه بتواند با مخاطب عام ارتباط برقرار کند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری-تحلیلی سینمامثبت، با وجود قهرمانهای نام آور ارتش در طول سالهای دفاع مقدس، این مجموعه همچنان در بازنمایی چهره این قهرمانها ناموفق است و با وجود صرف هزینههای فراوان – که درباره فیلم صیاد شیرازی میتواند بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد تومان حداقل باشد- آثار تولیدی توسط این مجموعه فاقد استانداردهای یک فیلم سینمایی است.
اولین مساله نحوه گزینش سازندگان این آثار است و کاش ارتش و فارابی توضیح دهند با چه متر و معیاری کارگردانی را برای ساخت این اثر انتخاب کرده که بیشتر یک سریال ساز است و در سریالهایش نیز هیچ گاه از سطح متوسط فراتر نرفته است.
شاید مهمترین معیار برای این مجموعهها در انتخاب کارگردان میزان «انعطاف پذیری» آنها باشد. مسالهای که فیلم پُرهزینه صیاد را بیش از آنکه به فیلمی سینمایی تبدیل کند؛ به اثری تبدیل کرده که گویی قرار است با آرم و علامت عقیدتی-سیاسی ارتش در مراسمهای داخلی نمایش داده شود!
فیلم شروعی کاملا تلویونی دارد.حتی گوینده انتخابی برای نریشن ابتدایی فیلم نیز یک گوینده تلویزیونی است.استفاده غلط از روایت و گفتار متن در ادامه فیلم نیز تکرار میشود و به پاشه آشیل فیلم تبدیل میشود.چه دلیلی دارد صدای همسر صیاد را بر روی فیلم بشنویم؟! این ایراد روایی در ادامه فیلم نیز جابجا تکرار میشود.مشخصا در خصوص شخصیت صیاد گاهی با لحن و گفتاری کاملا رسمی و جدی مواجه هستیم و گاهی با لحنی عادی و خودمانی. گویی سازندگان اثر در مقاطعی از ساخت با غیبت ناظران محتوایی از فرصت استفاده کرده و لحن عادی را درباره شخصیت صیاد جاری کردهاند!
گریم یکی از نقاط ضعف جدی فیلم است. از گریم سرلشگر فلاحی گرفته تا گریم رحیم صفوی و حسن باقری و محمد بروجردی که گویی قرار است در بد بودن از هم سبقت بگیرند. سازندگان این اثر توجه نکردهاند که در همین سالهای اخیر در برخی آثار سینمایی به شخصیتهای این افراد پرداخته شده و به همین دلیل تناقض شدید گریم این شخصیتها در صیاد با آن شخصیتها میتواند تناقضی خنده دار باشد.درخصوص شخصیتهای عادی گاهی گریم در حد فاجعه است. مثلا همسر خارجی سعید سلیمانی که البته نمای نزدیک هم از او دیده نمیشود بیشتر شبیه به زنان خیابانی است تا زنی امریکایی!
مشکل مهم دیگر صیاد عدم حضور مردم در فیلم است. حتی زمانی که به اتفاقهای ابتدای پیروزی انقلاب نیز پرداخته میشود فیلم تصویری واضح از مردم نمایش نمیدهد و مردم عادی در حد منشی بنی صدر در فیلم دیده میشوند.به عبارت ساده فیلم پلان شهری کم دارد و همه چیز در خدمت نمایش تصویری شق و رق و نظامی طور از صیاد قرار گرفته که حتی در آن بلبشوی شرایط جنگی خط اتوی لباسش هندوانه قاچ میکند و این همان غلبه دیدگاه عقدیتی-سیاسی بر فیلم است که مانع از آن میشود تا شخصیت صیاد ملموس باشد. شخصیتی که نگاهی عارف گونه به زندگی داشته و دلاوری بیمانند بوده است و همچنان مستندی که سالها قبل محمد علی فارسی درباره او ساخته جذاب و دیدنی است.
فیلم از نظر جلوههای ویژه میدانی اثری در حد و اندازه فیلمهای موفق دهه هفتاد است اما تاکید بیش از حد بر جلوههای ویژه میدانی و عدم استفاده از جلوههای رایانهای برای بازنمایی تصویر واقعی جنگ مانع از آن شده که با فیلمی رو به جلو و امروزی مواجه شویم.شخصیت بنی صدر هم که قرار است در غیاب عراقیها ضد قهرمان فیلم باشد؛ آنقدر زیاده از حد دیده میشود که یادآور آن مثل معروف تلویزیون است که بعد از پخش سریال امام علی باب شد: قطامش زیاده!
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاههای افراد،سازمانها و نهادهایی است که نام آنها در این مطلب آمده است.