سینما مثبت: انتشار خبری از سریال جدید کارگردان گاندو، مخاطبان تلویزیون را با این سوال مواجهه میکند که فایده ساخت چنین آثاری چیست و به چه دلیل چرخه تولید این سریالها متوقف نمیشود و یا حداقل سوژههایی جدیتر دستمایه ساخت این آثار قرار نمیگیرد؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری- تحلیلی سینمامثبت، چندی پیش به مناسبت دهه اول محرم دختر «سردار دلها» با حضور در برنامهای تلویزیونی از علائق پدر خود در حوزه سینما و تلویزیون سخن گفت و با نام بردن از آثاری خارجی همچون: بلک لیست، ۲۴ و خانه کاغذی پدر خود را مخاطبان چنین آثاری معرفی کرد. وی در توضیح آثاری که پدرش از صدا و سیمای وطنی دنبال میکرد هم به آثار کمدی و طنز اشاره کرد. این مصاحبه مشخص میکند سردار دلها به همان اندازه که فردی خوش لباس و خوش تیپ بود، از حیث بصری نیز آثاری جذاب و خوش ساخت را دنبال میکرد و عجیب نیست در انتخابهای وی آثاری مانند گاندو نباشد! آثاری که با ضعف ساختار دراماتیک و مشکلات روایتی فراوان و اغراق در برخی موضوعها مانند به تصویر کشیدن زنی با لباس و کلاه در کنار استخر! تلاش کردند تا تاثیری بر مخاطبان بگذارند اما صرفا در صفحات برخی رسانهها و کانالها موثر جلوه داده شدند.
حالا در چنین شرایطی و منطبق با همان خط مشی گاندوهای قبلی، کارگردان این سریال در حال آماده شدن برای ساخت اثری کلیشهای با همان مولفههای تکراری چنین سریالی است. این سریال با نام ناریا قصه دختری به نام هوژان را روایت میکند که نخبه است و در اوج شکوفایی علمیاش به دنبال اختراع پدیدهای میرود که قرار است ایران را به جایگاه منحصر به فردی برساند. در این بین تبهکاران و گنگسترهای داخلی و خارجی دست به دست هم داده تا این نخبه علمی را نابود کنند. در این مسیر یکی از تبهکاران عاشق او گشته و چون همه راههای باطل را تجربه کرده و غرق در گناه است، شایستگی زیستن در کنار خوبان را نداشته و عشق…
این خط داستانی سریالی است که احتمالا قرار است در سال ۱۴۰۳ برای مخاطبان سیما نمایش داده شود؛ به همین اندازه آبکی و کلیشهای! طبق معمول دختری زیبا اختراعی علمی کرده و طبق معمول هم با چرخش دوربین در چند لوکیشن تکراری و ارزان قیمت مثل ترکیه و ارمنستان و احتمالا دبی قرار است تعلیقهای سریال شکل بگیرد و با چند هلی شات و حضور در چند هتل و نمایش چند زن بیحجاب، داستانی معمایی شکل بگیرد که فقط در مخیله سازندگانش باور پذیر است! سازنده سریال احتمالا از این نکته کوچک غافل است که اغلب نخبگان ایرانی که به این درجه علمی برسند – مانند اغلب المپیادیها – ایران را ترک کرده و مراحل رشد و ترقی خود را در دانشگاههای خارج از کشور سپری میکنند! حالا ماجرای عشق و عاشقی میان این دختر و تبهکاری بین المللی نیز واقعا بیش از آنکه قابلیت داستانی جدی را داشته باشد، مناسب سریالی کمدی است زیرا به دلیل محدودیتهای موجود در صدا و سیما حتی بسیاری از روابط طبیعی و عادی دختر و پسر نیز قابل نمایش نیست و اینکه دلدادگی یک گنگستر به دختری نخبه چگونه قرار است به تصویر کشیده شود و گنگستری که غرق گناه بوده چطور قرار است دل به این دختر ببازد؛ از موضوعهای کنجکاوی برانگیز این سریال میتواند باشد.نکته قابل تامل اینکه این سریال قرار است در ۵۰ قسمت تولید شود.
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاههای افراد،سازمانها و نهادهایی است که نام آنها در این مطلب آمده است.