سینما مثبت: سرانجام پس از انتشار اخبار غیررسمی درباره گزینههای آینده ریاست سازمان سینمایی عصر روز چهارشنبه هفتم مهرماه حکم وزیر ارشاد برای محمد خزاعی در مسوولیت جدید صادر شد تا پس از حسین انتظامی، ریاست یکی از مجموعههای پُرچالش فرهنگی- هنری باز هم به یک شخصیت مشهدی سپرده شود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری- تحلیلی سینمامثبت، محمد خزاعی از جمله دست اندرکاران سینمای ایران است که بیش از دو دهه در این حوزه فعالیت داشته و رشد او در این حوزه نه به شکل ناگهانی و سریع السیر بلکه با طی کردن مراتب مختلف از دستیاری کارگردان تا تهیه کنندگی آثاری با بودجه اندک (نظیر فیلم ارزشمند پشت پرده مه) و فیلمهای هنری (جعبه موسیقی) و فیلمی با نگاه متفاوت به جنگ (پیک نیک در میدان جنگ) بوده است. در سالهای پس از اتفاقهای تلخ ۸۸ وقتی تهیه کنندگی فیلم «قلادههای طلا» را به عهده میگیرد حاصل آن فیلمی میشود که به جای تلاش برای نفرت پراکنی در میان مردم جامعه و تشدید اختلافهای موجود میان مردم، به اثری تبدیل میشود که صف مخالفان نظام از مردم عادی را جدا میکند و کل ماجرای اغتشاشها را حاصل برنامه ریزی خارجی نمایش میدهد نه اعتراض مردمی و از این حیث این فیلم سیاسی یکی از منصفانهترین فیلمهای سفارشی است که در آن سالها ساخته شد.
خزاعی سالها به عنوان دبیر جشنوارههای مختلف فرهنگی و سینمایی در این حوزه فعالیت داشته و این امکان را به زمینهای برای نزدیک کردن طیفهای مختلف سینماگران در قالب هیاتهای داوری و انتخاب تبدیل کرده است. او به عنوان شخصیتی آرام و البته پیگیر شناخته میشود.هرچند در این سالها با اصولگریان بسیار نزدیک بوده و در فهرست انتخاباتی آنها نیز قرار داشته اما هیچ گاه از تعامل با طیفهای اصلاح طلب رویگردان نبوده است.
زیاده خواهیها
آنچه میتواند برای محمد خزاعی در مسوولیت خود در سازمان سینمایی خطرآفرین باشد، حجم بالای درخواست گروهی از سینماگران مدعی است که در کارنامه چهل ساله فعالیت خود به جز یک یا نهایتا دو اثر متوسط فیلم قابل توجه دیگری ندارند. بخش عمدهای از این فیلمسازان در طیف اصولگرایی سینمای ایران قرار دارند که قطعا مراجعات مکرری را به خزاعی برای ساخت فیلم و دریافت سهم خود از سینمای ایران خواهند داشت اما با توجه به شرایط اقتصادی نامطلوب کشور، پرداخت سهم این عزیزان که گاه فقط با رقمهای چند میلیاردی ممکمن است – به دلیل افزایش هزینههای تولید -احتمالا ناممکن خواهد بود و قطعا همین افراد به منتقدان جدی خزاعی تبدیل خواهند شد. توجیه این هنرمندان از حیث تغییر شرایط فیلمسازی کشور و نمایش میزان توانمندی آنها یکی از دغدغههای جدی خزاعی خواهد بود.
«سهم خواهان همیشگی» چالش دیگر خزاعی در سازمان سینمایی است. گروهی از سینماگران که به مثال شعر مولانا «هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد»، در هر دولت و حاکمیتی به دنبال سهم خود هستند. گاه این سهم خواهی پروژههای چند میلیاردی است و گاهی نیز جشنوارههای چند میلیاردی! این سینماگران بسته بندی را خوب بلد هستند و به واسطه ارتباطهای درونی با سینمای ایران میتوانند فعالیتهای بی مخاطب و کم ارزش خود را چنان جلوه دهند که مثلا اگر جشنواره تحت امر آنها برگزار نشود، ستونهای فرهنگ و هنر جهان به لرزه در میآید و ایران قابلیت «هاب فرهنگی» بودن خود را در خاور میانه از دست میدهدو… قطعا اگر منافع این جماعت به خطر بیفتد آنها اقدام به ایجاد چالش برای سازمان سینمایی خواهند کرد و از این حیث خزاعی در مدیریت آنها با مشکلات متعددی مواجه خواهد شد.
نظرخواهی
«نظرخواهی جمعی» یکی از امکانات بینظیری است که سازمان سینمایی در دوره جدید میتواند از آن بهره ببرد. به همان نسبت که در دوره گذشته درخصوص برخی مسائل مانند محل برگزاری جشنواره از اهالی رسانه نظرخواهی شد، میتوان درخصوص برخی موارد مانند: تداوم برگزاری بخش بین الملل فیلم فجر در قالب یک رویداد مجزا نیز از اهالی صاحب نظر سینمای ایران نظیر: کارگردانها، تهیه کنندگان، منتقدان و… نظرخواهی کرد و البته که این نظرخواهی باید شفاف باشد تا مشخص شود چه کسانی موافق برگزاری چنین رویدادهایی هستند.
روابط عمومی سازمان سینمایی
ارتباط صحیح با رسانهها یکی از نکات مهم در میزان توفیق برنامه رییس جدید سازمان سینمایی است. روابط عمومی سازمان سینمایی مسوولیت بسیار مهمی است که در دورههای مختلف أنواع و اقسام مدیر و شبه مدیر را در خود تجربه کرده است. از چهرههای متکبر و ضد رسانهای تا مدیرانی ک هبا أنواع زد و بندهای ناسالم با رسانهها و استخدام خبرنگاران رسانههای رسمی و توزیع پول و کارت هدیه میان خبرنگاران ساحت این حوزه را آلوده کردند. دو مدیر اسبق روابط عمومی سازمان سینمایی یعنی محمد رسول صادقی و مسعود نجفی موفق شدند تعامل خوب و سازندهای با اهالی رسانه و حتی اهالی سینما برقرار کنند و اگر خزاعی إصرار بر انتخاب مدیر روابط عمومی دیگری به جز مدیر فعلی – یعنی مسعود نجفی- دارد چه خوب که گزینههایش را به رای بگذارد و علاوه بر نظر خود نظر اهالی رسانه را نیز جویا شود.
تداوم شفافیت
شفافیت که مهم ترین برنامه حسین انتظامی بود، قطعا توسط خزاعی نیز ادامه خواهد یافت و امید است این مساله تقویت شود تا أساسا هزینه انجام اقدامهای اشتباه مدیریتی و حتی فردی در مجموعه سازمان سینمایی به حداقل برسد.
نیروی انسانی کم توان نیز یکی از چالشهای مدیریتی خزاعی است.نیروهایی که متاسفانه جزو بدنه رسمی این سازمان هستند و امکان تغییر و حرکت دادن آنها وجود ندارد و مسببان کندی فعالیتها و عدم تحرک این سازمان در بخشهای مختلف هستند. شاید اگر این نیروها صرفا حقوق دریافت کرده و در منزل در خدمت خانواده باشند و به أمور مربوط به فرزندان خود رسیدگی کنند، سود بیشتری نصیب سینمای ایران شود.
گداپروری
توقف گداپروری نیز یکی از اقدامات موثر و مثبت خزاعی میتواند باشد. متاسفانه شرایط سینمای ایران به گونهای است که بخش محدود و اندکی از افراد همواره در حال فعالیت هستند، بخش قابل توجهی فعالیت محدود دارند و بخش دیگری نیز سالهاست که فعالیتی ندارند و صرفا عنوانی هنری را یدک میکشند. این بخش آخر در این سالها صرفا تبدیل به افرادی نق زن و پیگیر کمکهای حمایتی تبدیل شدهاند. عدم وجود نظام صنفی نیز سبب شده تا حمایت و صیانتی از شغل فعالان این حرفه صورت نگیرد و حتی افرادی با تجربه سالها فعالیت در این حوزه و با وجود توانایی، جزو گروهی قرار گیرند که نیاز به دریافت خدمات حمایتی از سینمای ایران دارند و شاید دور از ذهن نباشد که بخشهایی مانند صندوق اعتباری هنر در آیندهای نزدیک کارکردی شبیه به کمیته امداد و بهزیستی پیدا کنند. قطعا تدارک اموری مانند صندوق بازنشستگی یا صندوق سرمایهگذاری برای هنرمندان و ایجاد فرصتهای شغلی سالم برای اهالی سینما میتواند مانع از تداوم این وضعیت شود.