سینما مثبت: مدیر مسئول سایت تحلیلی سینمامثبت و منتقد سینما و تلویزیون گفت: سازندگان سریال «افرا» با بهره از سکانسهای طولانی و روایت غلیظ موضوع، یک قصه کمجان را تا حد ممکن کش دادهاند در واقع چنین داستانی کشش چهل قسمت سریال را ندارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری- تحلیلی سینمامثبت به نقل از ایرنا، سریال افرا به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیهکنندگی مشترک مجید مولایی و محمدکامبیز دارابی از ۵ شهریور روی آنتن شبکه یک رفته است. این سریال ۴۰ قسمتی تا پایان ماه صفر روی آنتن خواهد بود.
مهدی سلطانی، پژمان بازغی، روزبه حصاری، مینا وحید، فریبا متخصص، اسماعیل محرابی، پیام دهکردی، علیرضا آرا، نسرین بابایی، محمد صادقی، هامون سیدی، سارا باقری، مهرداد بخشی، داریوش سلیمی، آریا دلفانی، فهیمه مؤمنی، بهمن صادق حسنی و… گروه بازیگران سریال افرا را تشکیل میدهند.این مجموعه تلویزیونی که قصه آن در فضای معاصر میگذرد، محصول گروه فیلم و سریال شبکه اول سیماست.
رضا استادی، منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: در سریالهایی مثل افرا مخاطب همچنان شاهد مضامین و موضوعات تکراری است که تازگی خاصی نسبت به سریالهای قدیمی ندارند و اگر مخاطبان سریالهای سیما امکان تماشای آثار شبکه نمایش خانگی را نداشته باشند، تصور میکنند دامنه سریال سازی به این آثار تکراری و ملال آور سیما محدود است؛ آثاری که در آن به معضلات جدی جامعه پرداخته نمیشود و صرفا داستانهایی تکراری و کلیشهای پیش چشم مخاطب قرار میگیرد.
وی با بیان این که سریال افرا در مضمون و محتوا و حتی قصه نکته جذاب و غیرتکراری ندارد افزود: این سریال داستان چند خانواده است که در آن قتلی رخ داده و این مساله معادلات خانواده را به هم ریخته و همه به جان هم افتادهاند. طبق معمول برخی اعضای خانواده موافق و برخی دیگر مخالف قصاص قاتل هستند و هر بار تزریق یک داستان فرعی نظیر بازگشت پدر ولیِ دم بعد از بیست سال، قرار است ماجرایی رخ دهد و قصه را به پیش ببرد. تم (مضمون) بخشش و انتقام در سریالهای تلویزیونی سالهاست تکرار میشود.
اغلب اتفاقها قابل حدس است
استادی توضیح داد: تکرار یک مضمون به خودی خود ضعف محسوب نمیشود؛ اما نحوه روایت این ماجراها در سریالهای تلویزیونی و عاری بودن این مضامین از پس زمینه اجتماعی و بیتوجهی به واقعیتهای روز جامعه و بسط و گسترش یک مضمون به شکل بسیار غلیظ باعث میشود با اثری مواجه باشیم که اغلب اتفاقهای آن قابل حدس است. البته سازندگان سریال با بهره گیری از سکانسهای طولانی و روایت غلیظ موضوع، یک قصه کمجان را تا حد ممکن کش دادهاند و در نهایت مشخص است این سریال چگونه پایان مییابد.
مدیر مسئول سایت تحلیلی سینما مثبت افزود: این سریال میخواهد بگوید افرادی هستند که خلاف اخلاق و رویه و ارزشهای حاکم بر اجتماع علیه فردی بیگناه شهادت میدهند و از طرفی با چشم پوشی از خون یک قاتل، اعضای خانواده او به رفاه و آسایش میرسند. واقعا چنین داستانی، کشش چهل قسمت سریال را ندارد. آیا این سوژه و تمام داستانکهای آن قابلیت اثری تا این حد مطول را دارد؟ آیا جز این است که پس از تزریق حجم فراوانی غم و اندوه به مخاطب در پایان داستان آدم بدها متنبه میشوند و آدمهای خوب به شکلی کلیشهای به نتیجه اعمال خود میرسند؟
استادی با بیان این که در این سریالها قرار نیست به هیچ کدام از معضلات جدی جامعه پرداخته شود توضیح داد: این آثار صرفا داستان های پاورقی گونه هستند که به مدد تکنسینهای خوب و حرفهای مثل کارگردان و فیلمبردار، پرداخت خوش رنگ و لعابی پیدا می کنند. مخاطب اگر دو قسمت این سریال را نبیند یا وسط تماشای یک قسمت به آشپزخانه برود و غذایی بخورد، چیزی را از دست نمیدهد. چون در قسمت های بعدی هم همچنان شخصیتها درباره موضوعی واحد و مشخص حرفهای تکراری میزنند و قصه به ندرت پیشرفت خاصی دارد و جای تاسف است سریالهای تلویزیون به استانداردهای شبکه نمایش خانگی نزدیک هم نشدهاند.
فضای کلیپگونه
این فعال رسانهای ادامه داد: امتیاز سریالها این است که هیچ حرفی بیان نمیکند که به جایی بر بخورد و چالشی ایجاد شود. حتی پرداختن به شکارچیان غیرمجاز و فقر و مشکلات مالی و مسائل پزشکان هم به گونهای است که چالشی برای مدیران سازمان ایجاد نشود. در ساختار هم مشاهده میکنیم اغلب بازیگرها بارها در چنین نقشهایی ظاهر شده اند اما حالا در چند لوکیشن جذاب در شمال کشور مقابل دوربین رفتهاند و به لطف یک موسیقی پرحجم، غم و اندوه داستان تشدید شده است. در نهایت یک فضای کلیپ گونهای در سریال میبینیم که از نظر بصری زیباست و همین! البته هدف از ساخت این سریالها به نظر میرسد تداوم یک چرخه اقتصادی است و سازندگان به انتفاع مالی میرسند. دیدن این سریال ها مثل آدامس جویدن است که برای بدن نفع و ضرری ندارد و عملا یک حالت خنثی را در مخاطب ایجاد میکند.
سریالهای بیخطر
این منتقد سینما و تلویزیون با اشاره به ابهامات سریال افرا تاکید کرد: سریال به برخی سوالات پاسخ نمیدهد. چطور یک زن باردار میتواند از همسرش طلاق بگیرد؟ مگر فرایند طلاق توافقی این قدر سریع و راحت است که با وجود بارداری حکم صادر شود؟ چطور یک پزشک متوجه باردار بودن خود نمیشود؟ چگونه یک وکیل افراد را برای شهادت دروغ تشویق میکند و در نقطه مقابل یک وکیل خوب قرار ندارد که اعتماد مردم نسبت به حرفه وکالت خدشه دار نشود؟
مدیر مسئول سایت تحلیلی سینما مثبت ادامه داد: مدیریت محافظه کار تلویزیون سعی می کند از کنار همه پدیدهها خیلی راحت و آرام عبور کند و سریال های بیخطر بسازد تا با چالشی مواجه نشود. این وضعیت را اگر با ده تا بیست سال قبل مقایسه کنید میبینید آن زمان سریالها جریان ساز بودند و بخشی از جامعه را درگیر میکردند. اما حالا به دلیل تشدید شکاف بین فضای واقعی جامعه و چیزی که در سریالها میبینیم، این آثار فاقد تاثیرگذاری و جریان سازی هستند. خیلی از سوژههایی که در فضای مجازی میبینیم و در روزنامهها می خوانیم راهی به سریال ها پیدا نمیکنند و عملا سریال سازی بر دور باطل خنثی بودن تداوم دارد.