سینما مثبت: در روزهای اخیر طرح مطالبی درباره مسائل مالی یک موسسه مالی ـ اعتباری غیر مجاز، اظهار نظرهای مختلفی را پدید آورد و باعث شد برخی از متهمان این پرونده با حضور در رسانه‌های عمومی، توضیحاتی را برای تبرئه خود از این ماجرا مطرح کنند اما اغلب مطالب عنوان شده از سوی افراد مذکور تناسبی با واقعیت ندارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، در سال‌های اخیر مشکلات مالی در کشور باعث شد تا دستگاه‌های عریض و طویل رسانه‌ای برای تأمین هزینه‌های کلان خود به دنبال یافتن تأمین کننده‌های مالی باشد.
در شرایطی که تبلیغ کالاهای خارجی در این مجموعه‌ها ممنوع بود و هنوز سر و کله «اپلیکیشن ها» پیدا نشده بود که بتوانند هزینه‌های میلیاردی تولید برنامه‌ها را تأمین کنند و نهادهای دیگری همچون: ناجا، بنیاد شهید، ارتش و… نیز به صورت محدود در عرصه‌های رسانه‌ای فعالیت می‌کردند، ناگهان سر و کله مؤسسات مالی ـ اعتباری ثروتمندی پیدا شد که حاضر بودند برای تولید اثر فرهنگی با هدف تبلیغ و معرفی خود هزینه‌های کلان پرداخت نمایند.
بدیهی است در هر مجموعه فرهنگی ـ هنری باید برای همکاری با هر نوع نهاد و موسسه‌ای ابتدا صلاحیت آن احراز و سپس اقدام به مشارکت با آن مجموعه شود. حالا که فهرست‌های بلند بالایی از تخلفات این مؤسسات منتشر شده، مسوولان صادر کننده مجوز همکاری با این متخلفان مالی باید به این سؤال پاسخ دهند که در زمان مدیریت کدام «مدیر پاکدست» ی و با طی شدن چه مسیری و صورت گرفتن چه استعلام‌هایی یک موسسه مالی ـ اعتباری فاقد صلاحیت موفق به اخذ مجوز تبلیغ در رسانه‌های معتبر شده است؟!
در روزهای اخیر برخی همکاران این مؤسسات با بهره گیری از رسانه‌ها اقدام به انتشار برخی عدد و رقم‌های دریافتی از این مؤسسات کردند و مبالغی را عنوان کردند که به عنوان «دستمزد» قابل قبول است اما آن‌ها هیچ اشاره‌ای به «سهم آورندگی» خود که معمولاً 10 درصد مبلغ کل اسپانسر جذب شده است و در یک مورد به یک میلیارد و ششصد میلیون تومان می‌رسد نکردند و این موضوع را مسکوت گذاشتند!
زیرکی این افراد در کتمان این بخش مهم از ماجرا قابل تأمل است و لازم است تا نهادهای نظارتی و بخصوص نهادهای مالیاتی با ورود به این موضوعات اقدام به بررسی صحت و سقم اظهارات این افراد کنند چرا که عدد و رقم‌های دستمزدی اعلام شده از سوی این افراد ـ که اغلب بسیار اندک و متعارف است ـ تناسبی با زندگی اشرافی و مثلاً کلکسیون اتوموبیل های «لندکروز» این افراد ندارد!
