سینما مثبت: در ایران یاد گرفتهایم توقع زیادی از اغلب مسوولان نداشته باشیم. تجربه ثابت کرده آنها ـ مسوولان ـ معمولا کارهای مهمتری از اداره شایسته و آبرومندانه حوزه مسوولیت خود دارند و توقع انجام امور به شکلی شایسته از آنها بسیار بعید و آرمانی است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، در زمانهای که نهادهای شهری برای تکاندن برف روی شاخه درختان از مردم کمک میخواهند ـ بدون اینکه توضیح دهند مردم چوبهای دو متری مورد نیاز برای این کار را باید چگونه و از کجا تامین کنند ـ و در دورهای که در اتفاقهایی مانند برف و زلزله مسوولان «غافلگیر» میشوند و مردم خودشان به کمک هم میآیند، توقع برگزاری یک نشست خبری ساده به شکلی قابل قبول و آبرومند از مسوولان سینمایی چیزی در حد «درخواست بیجا» است. به عبارت ساده مهم ترین رویداد هنری کشور نیز به سرنوشت اغلب اتفاقهای مهم دچار شده و نشانههای ضعف و سستی در آن آنقدر واضح است که کنفرانس مطبوعاتی به عنوان ویترین این رویداید 36 ساله در سالنی غیر استاندارد برگزار میشود. سالنی که در آن «صدا به صدا» نمیرسد و چندین بار قطع میشود و در نهایت مسوولان جشنواره به جای ابراز تاسف از این وضعیت، خود لبخند زنان در زیر صدای فلاشهای عکاسان به شیرین کاری برای اهالی مطبوعات میپردازند!
در بخش دیگر ماجرا قرار است پس از پایان نشست خبری کارت اهالی رسانه به آنها داده شود. صفی طولانی در مقابل دریچهای که شباهت زیادی به نانواییهای دهه شصت دارد تشکیل شده است. پشت دریچه اتاقی است که تعداد زیادی از کارکنان جشنواره در آن نشستهاند. دخترکی جوان و دست تنها مسوول توزیع کارتها است.او کنترل بر امور را از دست داده و زمانی که با اعتراض مواجه میشود اعلام میکند: «گفته بودیم ساعت دو بیایید!» فردی از داخل جمع میپرسد:«دختر جان! نشست ساعت 10 بوده و ما از راه دور آمدهایم. الان نشست تموم شده. تا دو ساعت دیگه دقیقا چیکار کنیم؟ بریم تو پارک ملت برف بازی کنیم این دو ساعت رو؟»
سوال به مخاطبش نمیرسد. لحظه به لحظه صف طولانیتر میشود و با همان بینظمی کار ادامه مییابد. با این همه هزینه در جشنواره فجر چرا این کارتها با پیک برای اهالی رسانه ارسال نمیشود؟ نکند این بخش هم جزیی از برنامه صرفه جویی جشنواره است؟!
قوز بالای قوز توزیع کارت
اگر جشنواره فجر امکان برگزاری نشستی ساده را ندارد و توزیع کارت نیز به مسئلهای «قوز بالاقوز» تبدیل میشود، در عوض برای میهمانان خود بساط جذابی از پذیرایی را فراهم میکند. «شیر چای کلاسیک» با «ماست میوه» و چند نوع شیرینی که یادشان رفته برایش چنگال بگذارند، در فضایی که به واسطه چیدمان شمع و گُل یادآور مراسمهای نامزدی و عروسی است؛ این بخش از کار غافلگیری تازهای برای میهمانان را رقم میزند!
چهار راه سینمای ایران
برای تحلیل رویدادی مانند جشنواره فیلم فجر به جای طی کردن مسیر کلیشهای کافی است گاهی «نشانهها» را دنبال کنیم. نشست و توزیع کارت دو نشانه دیگر است والا در بخشهای دیگر که جشنواره همچنان همان مسیر سالهای گذشته را دنبال میکند. یکسال ـ مانند سال 95 ـ تصمیم میگیرد بخش مسابقه،خارج از مسابقه و فیلم اولی داشته باشد و 44 فیلم نمایش دهد و سال بعد ـ امسال ـ تصمیم میگیرد فقط 22 فیلم در بخش مسابقه نمایش دهد! جشنواره امسال همچنان به دنبال فرهنگ سازی است؛ با نمایش فیلمهای کوتاه و مستند و اهدای سیمرغ به فیلمهایی که از جشنوارههای تخصصی خودشان جایزه گرفتهاند. یکبار تصمیم به حذف افتتاحیه میگیرد و دوباره آن را برقرار میکند اما جالب است رویدادی با این درجه از اهمیت که محل تجمع هنرمندان سینمای ایران است، تا همین حالا موفق به جذب حامی مالی نشده و آنگونه که دبیر جشنواره گفته با وجود رایزنی های مختلف نتوانسته حامی مالی جذب کند.
بر همین اساس جشنواره نه به عنوان رویدادی مهم بلکه صرفا به عنوان مکانی که در آن بخشی از فیلمهای تولید شده در سینمای ایران نمایش داده میشود اعتبار مییابد. طبق اعلام دبیر، 67 فیلم تقاضای شرکت در جشنواره را داده بودند که از میان آنها 22 فیلم انتخاب شده است. این تعداد در کنار آثار تولید شده دیگر سینمای ایران که امکان نمایش در جشنواره را نیافتند، تنها بخشی از تصویر کلی سینمای ایران است. تصویر کامل را میتوان در اکرانهای عمومی و خصوصی جست و جو کرد.