کیهان مُچ بخش بین الملل فیلم فجر را گرفت
سینما مثبت:در روزهای گذشته مطالب و نقدهای درخصوص بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر که امسال به دبیری «رضا میرکریمی» برگزار گردید؛ منتشر شد. حالا روزنامه کیهان در مطلبی با عنوان «یک هفته فیلم بیهدف و نسبتاً غیرمعتبر»، تحلیل موشکافانهای از این رویداد ارائه کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، این روزنامه که بیشتر به واسطه مواضع صریح در حوزه مسائل محتوایی شناخته میشود، اینبار به تحلیل فنی جشنواره فجر پرداخته و در مطلبی به قلم «امیر شریفی»، به مقایسه این رویداد با جشنوارههای معتبر پرداخته است.
جشنوارهها چگونه جهانی میشوند؟
در این مطلب با اشاره مواردی همچون: کیفیت فیلمهای شرکتکننده، بکر بودن فیلمها، هیئتهای داوری و اعتبار جهانی اعضای آنها، بازار فیلم و استودیوها و کمپانیهای شرکتکننده در آن و میهمانان خاص جشنواره و شهرت و معروفیت جهانی آنها به عنوان عوامل تعیین کننده اعتبار یک جشنواره، آمده است: «جشنوارهای که هفته گذشته در طبقه فوقانی بازار موبایل و تبلت و کامپیوتر چارسو تحت عنوان جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار شد، براساس عناصری که ذکر شد، تا چه حد از اعتبار برخوردار است؟»
نویسنده در تحلیل پردیس چارسو به عنوان مکان برگزاری مینویسد: «دل برگزارکنندگان به آن خوش است که از در و دیوار این پاساژ، پوسترهای جشنواره را آویزان کرده و از طریق صفحه نمایشگر بالای در ورودی آن، در میان تبلیغات جدیدترین انواع موبایل و تبلت و لپتاپ و …لحظاتی هم تصاویر فیلمها یا پوسترهای این جشنواره نقش بسته که به سختی مخاطب میتواند بین آنها و آگهیهای تجاری تفاوت قائل گردد!!متاسفانه دوستان نتوانستهاند متوجه شوند که اگر مثلاً در تمام طبقات پاساژ «آرکادین» میدان «پست دامر» برلین، پوسترهای جشنواره این شهر در ایام برگزاری آن، آویخته شده و محصولات مختلفش به فروش میرسد اما کاخ جشنواره برلین در همان نزدیکی و در مکان «برلیناله پالاس» بوده و فیلمها نیز در سایر سالنهای سینما از جمله مجموعه سینمایی میدان «پست دامر» نمایش داده میشود.»
نویسنده سپس با اشاره به شباهت علامت اختصاری جشنواره فجر با جشنواره دیگری به نام «فرایبورگ»، مهمترین پارامتر برای اعتبار یک جشنواره فیلم را آثار شرکتکننده در آن به خصوص در بخشهای اصلی مسابقه عنوان کرده و از این منظر، در تحلیل جشنواره فجر مینویسد: «در بخش مسابقه اصلی (سینمای سعادت) تنها ۱۱فیلم حضور داشت که سه فیلم آن ایرانی بودند. این در حالی است که معمولاً تعداد فیلمهای بخش مسابقه اصلی جشنوارههای معتبر مانند کن یا برلین حداقل از ۲۰فیلم تشکیل شده است. (آیا این قلت فیلمهای بخش مسابقه اصلی جشنواره امسال به معنای استقبال کم فروغ فیلمسازان از این جشنواره نیست؟)
اما از هشت فیلم خارجی بخش مسابقه اصلی، فیلمی به نام «قوچها» ساخته یک فیلمساز نه چندان مطرح ایسلندی جایزه بهترین فیلم را گرفت. فیلمی اومانیستی که با ساختاری متوسط، تقریباً حرف جدیدی برای گفتن ندارد. اما فیلم «قوچها» پیش از این نه تنها در جشنوارههای درجه دو و سه مانند بالتیک و کمبریج و تسالونیکی و هنگ کنگ و …نمایش داده شده بود بلکه از ۲۸مه ۲۰۱۵یعنی اوایل خرداد سال گذشته به اکران عمومی درآمد که شروع آن در ایسلند بوده و پس از آن در ایتالیا، فرانسه، مجارستان، ژاپن، آلمان، یونان، استونی، فنلاند، نروژ، انگلیس، ایرلند، برزیل، لهستان، اسلواکی، استرالیا، سوئد، دانمارک و …نیز نمایش عمومی داشته است!
فیلم دیگری به نام «جنون» ساخته امین آلپر از ترکیه جایزه بهترین کارگردانی را دریافت نمود. این فیلم که درباره خشونتهای سیاسی در ترکیه است، علاوه براینکه در سال ۲۰۱۵در جشنوارههایی مانند تورنتو و پوسان و بلگراد به نمایش درآمد، از ۶نوامبر ۲۰۱۵ (یعنی اواسط آبان سال گذشته) در ترکیه اکران عمومی گرفت.
جایزه بهترین فیلمنامه در این بخش به فیلم «وقتی یک درخت میافتد» ساخته «اسیرآلتونا ایزا» از اسپانیا رسید. فیلمی که پیش از این در جشنوارههای مهجوری همچون ریکیاویک، ترومسو، کوسموراما، گوادالاخارا، کینو آئرو لاپلیکولا و …نمایش داشته و از ۱۶اکتبر ۲۰۱۵یعنی اواسط مهر پارسال ابتدا در اسپانیا به اکران عمومی درآمد و سپس در ژانویه سال گذشته یعنی دی ۱۳۹۴هم در فرانسه اکران شد!»
فیلمهای فجر گمنام بودند!
در ادامه این مطلب نویسنده آورده است: «دیگر فیلمهای بخش مسابقه اصلی جشنواره موسوم به جشنواره جهانی فیلم فجر نیز به همین شکل انتخاب شدند؛ یعنی از گمنامترین فیلمهای تولیدی یا فیلمهایی که در جشنوارههای درجه چندم اروپایی و آسیایی و آفریقایی نمایش داده شده و یا مدت زیادی است که در کشورهای مختلف به اکران عمومی درآمدهاند. برخی از فیلمهای یاد شده مانند «گنج» در سال ۲۰۱۵در دهها جشنواره از ترانسیلوانیا و کارلو ویواری و زوریخ گرفته تا ملبورن و گنیدو و سان سباستین و…نمایش داشته و حتی در صربستان نیز به اکران عمومی درآمدهاند یا فیلم «۳۰۰۰شب» حتی در امارات متحده عربی نیز اکران عمومی داشته و در جشنوارهای در سودان نیز نمایش داده شده و اینک در جشنواره جهانی فیلم فجر! در بخش مسابقه جلوهگاه شرق قرار میگیرد!»
داوریهای سؤال برانگیز در فجر
نویسنده این مطلب با «اسف بار» توصیف کردن داوریهای جشنواره میگوید: «به جز مجید مجیدی (فیلمساز مطرح سینمای کشورمان) و یکی دو نفر دیگر مانند ژوانگ ژوانگ تیان، حضور یک مستندساز اسپانیایی (آن هم برای داوری فیلمهای بلند داستانی!)، یک صداگذار استونیایی، یک مدیر تشریفات و خواننده هندی، یک برنامهریز جشنوارهای و بالاخره یک حقوقدان از رده خارج معمم که در رزومهاش سابقه حضور حتی در یک جشنواره را نداشته (از میزان فیلم دیدن ایشان بیخبریم!) و…از جمله اعضای هیئتهای داوری جشنواره امسال بودند!»
بازار، کمپانی شناخته شده نداشت
نویسنده کیهان درباره بازار مینویسد: «در بازار فیلم که بایستی نقطه قوت هر جشنواره بینالمللی باشد، تقریباً نام و عنوان معروف و معتبری از کمپانیها و استودیوهای تولید فیلم جهان به چشم نمیخورد؛ از حدود ۱۴۰موسسه و شرکت و دفتر شرکتکننده در این بازار، حدود ۳۰شرکت ایرانی بودند و بقیه بیشتر به نمایندگان جشنوارههای خارجی اختصاص داشتند و نکته شگفتانگیز حضور برخی مجلات و نشریات سینمایی در این بازار بود که به نظر میرسد یا معنی و مفهوم بازار فیلم از جانب آنان فهم نشده و یا این مفهوم ازطرف برگزارکنندگان دگرگون شده و فارغ از تهیهکننده و عرضهکننده یا خریدار فیلم، هر علاقهمند به فیلم و سینما را دربر میگیرد!قحطی مهمانان خارجی صاحب نام آنقدر برجسته بود که کلیت تبلیغات جشنواره روی یک فیلمساز متوسط روسی به نام «الکساندر سوکوروف» متمرکز شده بود.»
فیلم سازان شکست خورده در دارالفنون
کیهان درباره کارگاههای دارالفنون نیز مینویسد: «کارگاههایی که جای حضور فیلمسازان برجسته و ارائه دریافتهای جدید از عالم سینما، در آن مثلاً یک کارگردان شکستخورده سریالهای تلویزیونی به بیان تکراری دریافتهای کهنه و زنگزدهاش از فیلمفارسیهای تاریخ سینمای ایران پرداخت، یک فیلمنامه نویس ورشکسته توهمات خود را از فیلمنامهنویسی برای حاضرین شرح داد، یک تهیهکننده از رده خارج دهه ۶۰سعی کرد زمان سنجی در تولید فیلم را شرح دهد، یعنی همان چیزی که خودش هرگز نتوانست دریابد، یک بازیگر زن تاریخ مصرف گذشته در کارگاه خود به اصطلاح ابتکار زد و با سرکار گذاشتن حاضران، تمرینات اولیه بازیگران مبتدی که در هر آموزشگاه معمولی هم ارائه میشود را عرضه کرد (به احتمال قوی بیش از این هم در معلومات و توانش نبوده!)، فیلمساز پایان یافته دیگری از دهه ۶۰که فیلم امسالش از یک تئاتر آماتوری دبیرستانی نیز سطح پایینتر بود، ناامیدتر از همه سعی کرد طریق فیلم دیدن را آموزش دهد! و به اصطلاح منتقدی که همه اطلاعات سینماییاش در دیوید لینچ و عشق وی خلاصه میشود، دریافتهای ناقص و ابتر خود از تاریخ سینما در دهه ۷۰و ۸۰را بازگو کرد!»
نقطه مثبت جشنواره از نظر کیهان
نویسنده این مطلب، در ادامه مینویسد: «اگر بخواهیم نقطه مثبتی هم برای این جشنواره قائل شویم، همین است که مانند برخی دورههای گذشته دریوزگی هالیوود و هالیوودیان را نکرده و در حالی که شصت انگشت آنها هم از چنین جشنوارهای باخبر نیست، نخواسته فیلمهایشان را از کنار خیابان تهیه کرده و جایزه بازیگرانشان را به دربان یا راننده سفارت یا دفتر حافظ منافع کشور متبوعشان بدهد! (آنچنان که در سالهای قبل به امثال نیکول کیدمن و جک نیکلسون و …سیمرغ بلورین اهداء نمودند!)
توصیه به برگزار کنندگان جشنواره
در یکی از بخشهای پایانی مطلب فوق آمده است: «متولیان جشنواره فیلم فجر باور کنند که از این جشنوارههای کنونی جهان و سیستم مدیریت آن که تحت فرمان همان نظام سلطه جهانی قرار دارد، آبی برای این جشنواره گرم نخواهد شد و نتیجه آن میشود که پس از صرف هزینه فراوان از بیتالمال و راهاندازی دم و دستگاه عریض و طویل و تعیین مدیران ریز و درشت و ایجاد لابیهای بسیار برای دریافت فیلم در نهایت کل فیلمهای بخش مسابقه اصلی، هشت فیلم اکران شده دست چندم و متوسط و ضعیف خواهد بود که جشنوارهای را با ادعای بسیار، به یک هفته فیلم کم اعتبار تقلیل میدهد!»