مردم تظاهرات می کنند و شما هم میتوانید در این امر کنار مردم باشید اما هنرمند سوار بر رکاب خود است که میتازد. اگر میخواهید برای فلسطین و غزه کاری کنید همین امروز یک دوربین برداشته و به فلسطین بروید و هرآنچه می بینید ضبط کنید. درست شبیه همان کاری که سیدمرتضی آوینی در کوران هشت سال دفاع مقدس انجام داد.
نگاه نگارنده سینماپلاس به کم کاریهای سینماگران ما درباره فلسطین
چرا آن قدر که آشویتش را میشناسیم غزه را نمی شناسیم؟
سینماپلاس/حمید لازمی: اگر گفته می شود در مورد فلسطین و مظلومیت مردمش فیلم ساخته شود صرفا دغدغه حکومتی و سیاسی نیست. هنرمند که محدود به سیاست نباید باشد. اگر هنرمند است باید همه اعتقاداتش را در اثری هنری اش بگنجد . هنرمند باید حرف انسانی اش را بزند و خود را محدود به یک سری دغدغه اجتماعی تلویزیونی و رسانه ای نکند. اتفاقات اصیل زندگی در حال رخ دادن است و هنرمندی که به شرافت و صداقت مردمش بزرگ شده باید بر موج مردمش سوار شود و در نهایت امر طرف حقیقت باشد.
انسان هایی به اوج قساوت قلب رسیده اند و دیگرانی به اوج مظلومیت و به بیان بهتر عاشورایی مدرن برقرار است . بستری سرشار از داستان فراهم است که می توان توجه جدی به آن داشت . البته نه توجه صرفا سینمایی و سرگرم کننده بلکه توجه کاملا انسانی که سینما فارغ از آن نیست. اینکه اسراییل ریشه در چه دارد و چرا در فلسطین به کشتار می پردازد که هیچ ربطی به انتقامشان ندارند دلیل دارد. مسلما پرداختن به این موضوعات اصیل راه برای بررسی موضوعات به مراتب کوچکتر باز می کند. هر نوع ظلمی چه در داخل و چه در خارج در این راستا قابل بررسی است ولی در نتیجه عدم استفاده از این بضاعت به جای پرداخت سینمایی از این ماجراها فقط شعار میدهیم و بیانیه صادر میکنیم.
با سینما خشونت خویش را تطهیر میکنند و ما…
امروزه غربی که تاریخ خشنش هویداست و به قول مارتین اسکورسیزی در “دارو دسته نیویورکیها” تاریخشان از خشونت زاده شده ، به وسیله سینمای خودساخته و پرداخته شان چنان به تطهیر خویش می پردازند که بیا و ببین. آنها توانسته اند حملات زور گویانه خود را تطهیر کنند و ما هنوز دفاع مقدسمان را مانده ایم باور کنیم یا نه .
در فیلم “سقوط شاهین سیاه” ساخته ریدلی اسکات ، سرباز امریکایی داخل خاک سومالی شده و به سمت سیاه سومالیایی که از وطنش دفاع می کند نشانه می رود ولی شلیک نمی کند. دوست کناری اش علت را جویا می شود و سرباز می گوید : «دور از انسانیت است که ما حمله را شروع کنیم» و اینچنین مخ مخاطبان بی خبر از همه جا را می زنند و کاملا واقعیت موجود را قلب می کنند!
اقلیت با سینما آرای اکثریت را جلب میکند
اقلیت در دنیا توانسته به واسطه ابزاری به نام سینما توجهات اکثریت دنیا را معطوف خود کند ولی سلطه به این بزرگی را هنرمند وطنی نمی بیند و در عوض به مضامینی می پردازد که خودش هم به آن باوری ندارد.
در مورد مظلومیت یهودیان، جنگ جهانی و ظلم فاشیسم چه فیلمها که نساخته اند و فرهنگ و سیاستشان در کنار هم چنان عظیم باورانده شده که سالها ظلم اسراییل در فلسطین دیده نشد. خودشان اگر محرز کشتار نکنند و مستقیم اعلام نکنند که ما قاتل و خونخواریم باز کسی جرئت اعتراض به خود نمی دهد و 70 سال از آلمانی که نهایتا هیتلرشان مقصر است مالیات سنگین می گیرند و از همه لحاظ نیروی نظامی اش را محدود کرده اند و به این بهانه در سرزمین فلسطین به اشغال و غصب زمین اغیار می پردازند!
آن قدر که دنیا اردوگاه آشویتس را می شناسد، نوار غزه را نمی شناسد
در سینما هم که من باب مظلومیت یهودیان، فیلمها ساخته اند که اغلب از تاثیرگذارترین فیلمها محسوب می شوند . آن قدر که دنیا اردوگاه آشویتس را می شناسد، نوار غزه را نمی شناسد . سالهای سال فیلم ساختند تا سوخته شدن 6 میلیون انسان را توانستند بقبولانند و هیچ کس هم نبود بپرسد سوزاندن 6 میلیون یهودی در آن کوره های آدم سوزی به بیش از 50 سال زمان نیاز داشته! هیچ سند تصویری از کشتار یهودی نیست؛ ظلم بر یهودی بوده ولی کشتار نبوده و آن وقت در غزه کودکان می میرند انگار نه انگار. در آشویتس حرفی از کشتن کودکان نبود اما در غزه کودکان اند که مثله میشوند و کسی صدایش درنمی آید.
آنان برای اعتقاداتشان چه می کنند و ما چه ها نمی کنیم
سینمای آن طرف برای باوراندن حقانیت یهودیان، شاهکار ها ساخته؛ از “فهرست شیندلر” اسپیلبرگ تا “پیانیست” پولانسکی؛ از “زندگی زیباست” روبرتو بنینی تا “کتاب سیاه” پل ورهوفن . فیلمی هم هست به نام “پسری با پیژامه راه راه” ساخته مارک هرمن. فیلمی تاثیر گذار و احساسات برانگیز که مضمونش تقریبا کلیشه ای و چند صد بار گفته شده از داستان هولوکاست است ولی از زاویه ای دیگر و بر مبنای رمانی از جان بوین. وقتی این فیلم را می بینید متوجه می شوید که آنان برای اعتقاداتشان چه می کنند و ما چه ها نمی کنیم . هنرمندان وطنی که هر چه سخت است را با توجیه کنار زده اند و چسبیده اند به دو اتاق از آپارتمان بالاشهر و ولش هم نمی کنند.
همین امروز یک دوربین برداشته و به فلسطین بروید
این آثار همه الگوهایی هستند برای فیلمسازان ما که اگر واقعا از کشتار مظلومین در فلسطین ناراحتند آستین بالا زده و دوربینهای خود را روشن کنند. دوستان باور کنید با شرکت در تظاهرات و بیانیه صادر کردن، کاری پیش نمی رود. مردم تظاهرات می کنند و شما هم میتوانید در این امر کنار مردم باشید اما هنرمند سوار بر رکاب خود است که میتازد. اگر میخواهید برای فلسطین و غزه کاری کنید فیلم بسازید.
پایان مطلب/