از خر شیطان پیاده شو و به پرسشها پاسخ بده. چی میشود اگر روزه سکوت ات را بشکنی؟ میترسی حبیب احمدزاده که احتمالا دستکاریهای اعمال شده در فیلم زیرنظر او بوده ازت ناراحت شود؟…در آن جلسه نمایش خصوصی که هنوز صدای فیلم کامل نبود توضیح دادی که زن و بچه هرمز ساکن آمریکا هستند و خودش هم سالی یک بار به ایران می آید و در دانشگاه درس می دهد و برمیگردد به آمریکا اما در نسخه فعلی زن و بچه او به شمال کشور رفته اند و خودش هم ساکن تهران است.
احمد طالبی نژاد مطرح کرد:
آیا روزه سکوت پوراحمد به خاطر ترس از حبیب احمدزاده است؟
سینماپلاس: تازه ترین فیلم کیومرث پوراحمد با عنوان “پنجاه قدم آخر” که یکی از ضعیف ترین آثار او هم هست در حالی روی پرده است که این کارگردان در همه مدت زمان اکران این فیلم حتی کلمه ای هم درباره آن صحبت نکرده و در قبال درخواستهای فراوان خبرنگاران با بهانه هایی مانند سرماخوردگی(!) و یا حرفی برای گفتن ندارد از پاسخگویی درباره ایرادات فیلمش طفره رفته است با این حال احمد طالبی نژاد رفیق قدیمی پوراحمد سمج تر از آن بوده که پاسخ منفی پوراحمد به وی مانع از ادامه تلاش اش برای ترتیب دادن گفتگویی با وی شود. این شده که به سراغ قوه تخیلش رفته و کوشیده با توجه به داده های ذهنی که از گفتگوهای قدیمی تر خود با پوراحمد داشته گفتگویی خیالی با وی ترتیب دهد.
چی میشود اگر روزه سکوت ات را بشکنی؟
به گزارش سینماپلاس در این گفتگوی فانتزی که در “فیلم” منتشر شده در کنار کلی اطلاعات پیرامون فیلم که طالبی نژاد در قالب پرسشهایش مطرح کرده است یکی دو نکته جالب درباره “پنجاه قدم آخر” هم آمده است و از جمله آنها جایی است که طالبی نژاد در پرسشی از پوراحمد می پرسد: «از خر شیطان پیاده شو و به پرسشها پاسخ بده. چی میشود اگر روزه سکوت ات را بشکنی؟ میترسی حبیب احمدزاده که احتمالا دستکاریهای اعمال شده در فیلم زیرنظر او بوده ازت ناراحت شود؟»
جالب است که با همین یک سوال خیالی، طالبی نژاد مساله ای را طرح می کند به شدت عجیب یعنی دستکاری “پنجاه قدم آخر” با نظر حبیب احمدزاده که مشاور پوراحمد در نگارش فیلمنامه بوده! مگر چنین چیزی امکان دارد؟ آیا می شود کارگردانی باسابقه پوراحمد به این راحتیها زیربار دستکاریهای یک نویسنده برود؟
این دست غیر کجاست؟
به گزارش سینماپلاس در جایی دیگر از این گفتگو هم طالبی نژاد از ممیزان سخن گفته و تغییر بخشی از فیلم بنابه نظر آنان. طالبی نژاد خطاب به پوراحمد می گوید:«در آن جلسه نمایش خصوصی که هنوز صدای فیلم کامل نبود توضیح دادی که زن و بچه هرمز ساکن آمریکا هستند و خودش هم سالی یک بار به ایران می آید و در دانشگاه درس می دهد و برمیگردد به آمریکا اما در نسخه فعلی زن و بچه او به شمال کشور رفته اند و خودش هم ساکن تهران است.»
وی ادامه می دهد:«این دگردیسی معلوم است که با دست غیر که از آستین ممیزانی که از بردن نامشان پرهیز می کنی درآمده، صورت گرفته است تا این شائبه را پیش نیاورد که یک رزمنده دوران جنگ چون در سرزمین خودش، قدر ندیده مهاجرت کرده آن هم به آمریکا.»
سوالی که با خواندن این بخش از مطلب ایجاد می شود این است که این دست غیر کیست و کجاست که تا محصولی بد از آب درمی آید همه بدی اش را به آن نسبت می دهند اما وقتی فیلمی سر از جشنواره های معتبر درمی آورد و احیانا نخلی، خرسی، شیری یا حتی یک گوی ناقابل به دست می آورد کسی از نقش این دست سخن نمی گوید؟
پایان مطلب/