سینما مثبت: این روزها نوزدهمین جشنواره مستند سینماحقیقت در حالی با شکوه هرچه تمامتر در حال برگزاری است که خارج از فضای قلعه مانند جشنواره،پایتخت با أنواع ناترازی و مشکلات مواجه است. از قطعی برق گرفته تا تعطیلی و آلودگی هوا و کمبود آب و کاهش بارندگی و کیفیت پایین سوخت که تهران را به شهری غیرقابل تحمل تبدیل کرده است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری_تحلیلی سینمامثبت،سینمای مستند همواره سینمایی اثرگذار و جدی بوده است.سینمایی ماندگار که طی سالهای گذشته نسبت به فرسایش زمین و آلودگی هوا و زلزله و مشکلات زیست محیطی و مهاجرت نخبگان و… هشدار داده است اما حالا چند سالی است این سینمای موثر و جریان ساز، به کبریت بیخطری تبدیل شده که حتی شعاع اطراف خود را نیز روشن نمیکند و در حداقلی از اثرگذاری، حتی با وجود حضور در جشنوارهای مانند سینماحقیقت، قافیه را به فیلمهای ارگانی میبازد.سینمایی که در طول دوران مدیریت محمد حمیدی مقدم بر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، به مرور ماهیت انتقادی،پیشرو و اثر گذار آن کمتر شده و با گیر کردن در مقولههایی مانند «فرم» و «زیبایی شناسی» به حاشیه رانده شده و میدان رقابت را به مستندهای غیر رسمی باخته است.
سینما حقیقت از نظر برگزاری یکی از رویدادهای استاندارد سینمای ایران است.این مساله ناشی از توانایی حمیدی مقدم در فعالیت اصلی خود به عنوان برگزار کننده افتتاحیه و اختتامیه رویدادهای فرهنگی و هنری است که میتواند تجربه سالها فعالیت در این حوزه را در قالب برگزاری جشنوارهای از جنس سینما حقیقت به کار بگیرد و آن را در سطحی استاندارد برگزار نماید.در سابقه کاری حمیدی مقدم جز برگزاری رویداد، ساخت برنامههای تلویزیونی- به جهت آنکه او کارمند رسمی تلویزیون هست- هم به چشم میخورد اما در حوزه مستندسازی و فیلمسازی حمیدی مقدم هیچگاه چهره شاخصی نبود و اثری نساخت که ردی از اندیشه و تفکر او در آن قابل مشاهده باشد.شاید به همین دلیل است که جشنواره سینما حقیقت نیز به عنوان مهمترین فرزند حمیدی مقدم،حالا دیگر به جای آنکه رویداد اثرگذاری باشد، یک اتفاق شیک و فرمی است که مثلا میتواند در حوزه پوشاک و جواهرآلات و کیف و کفش هم برگزار شود و در نهایت یک سینماتِک باشد!
جشنوارهای برای لوگوها
معروف است که فیلمهای سینما حقیقت بر أساس لوگو انتخاب میشوند! کافی است حجم فیلمهای ارگانی حاضر در این رویداد و جریان سازی ارگانها درخصوص حضور آثارشان در این جشنواره را مشاهده کنید.جریان ارگانی که به بودجههای بیانتها وصل است؛ با وجود حمایتهای مختلف در سالهای اخیر توفیق چندانی در جذب و جلب مخاطب ساکت نداشته است. حتی در فیلمهای سینمایی نیز به جز آثار ساخته شده توسط ابراهیم حاتمیکیا و چند استثنا مانند: ایستاده در غبار و منصور،آثار سینمایی ارگانی هم تَبی در جامعه ایجاد نکرده است.حالا چند سالی است که سینما حقیقت یکی از مقاصد اصلی سینمای ارگانی است و حمیدی مقدم خوب میداند چگونه به هر ارگانی سهمی مناسب اعطا کند! در سایه عدم شفافیت حاکم بر این جشنواره و مرکز گسترش، مشخص نیست چه اشخصاصی با چه ساز و کاری فیلمهای این رویداد را انتخاب میکنند؟! چه آثاری به جشنواره میرسند؟!چه آثاری کنار گذاشته میشوند؟!چرا برخی فیلمها با وجود نمایش در جشنوارههای بین المللی خارجی برخلاف آیین نامه جشنواره حقیقت همچنان در بخش مسابقه این رویداد حاضر میشوند – مثل فیلم زمستان است-و…در چنین فضایی، حمیدی مقدم با راه اندازی بخشهای متعدد و پرداخت سهم ارگانها فضایی را فراهم میکند که در این جشن چند روزه هر ارگانی از دیدن پُر و خالی شدن سالنهای جشنواره ذوق کند و حسابی خبرسازی کند که نمایش فلان فیلم به سئانس فوق العاده رسید و…حال آنکه یک ضرب و تقسیم ساده نشان میدهد که حضور دویست تا چهارصد نفر برای دیدن یک فیلم دستاورد مهمی نیست.البته که حمیدی مقدم بابت این «همکاری»،امکان حضور در شوراهای مختلف و تاثیرگذاری بر جریان مستندسازی ایران را دارد و احتمالا میتواند از حمایت آنها برای تصدی مسوولیت «ریاست سازمان سینمایی» اطمینان داشته باشد؛ وقتی در سینمای ایران محمد خزاعی و رائد فرید زاده امکان تکیه زدن بر صندلی ریاست سازمان سینمایی را دارند؛ چرا حمیدی مقدم شکسته نفسی کند و سالها در یک مسوولیت کوچک درجا بزند؟
جشنوارهای مهندسی شده
در کنار ضریب دادن بیش از حد به برخی فیلمها که عملاً امکان طرح آثار دیگر را از بین میبرد و سینمای اجتماعی را به حاشیه میراند؛ حمیدی مقدم استاد یک نوع دیگر از رفتار جشنوارهای نیز هست:میدان دادن به فیلمهای هنری بیخطر! آثار ساخته شده توسط فیلمسازان پاکدل و سلیم النفس شهرستانی که سهمشان از سفره سینمای ایران حضوری چند روزه در این جشنواره و شام و نهاری در فوت کورت و چند مخاطب محدود و در نهایت خداحافظی است.
جشنواره سینما حقیقت محصول مهندسی هوشمندانه محمد حمیدی مقدم حالا دیگر نه رویدادی موثر و پیشرو بلکه دورهمی ارگانیسازهای سینمای مستند است که با حضور مقتدرانه خود! نسخه مطلوب سینمای مستند را برای مستندسازان ترسیم میکنند.جشنوارهای که گاه به طنز از آن به عنوان «حمیدی حقیقت» یا «سینما حمیدی» هم نام برده میشود. یک جشنواره غیر شفاف و پنهانکار که بسیاری از موضوعهای مهم کشور را نادیده میگیرد تا آن موضوعها تبدیل به عبارتهایی مانند «ناترازی» در سخنان مسوولان شود.جشنوارهی بدون فیلمهای موثر درباره مهمترین مشکلات کشور.جشنوارهای باشکوه و پُر زرق و برق که نطق هر منتقدی از حضور در آن کور میشود و ناخودآگاه به همراهی با این جریان و فرایند ناچار میشود.
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاههای افراد،سازمانها و نهادهایی است که نام آنها در این مطلب آمده است.





مرکز گسترش الان شده مثل فارابی دهه شصت و هفتاد که خودش فیلم میساخت خودش جشنواره برگزار میکرد خودش به خودش جایزه میداد…الان یه عده دقیقا میدونن تم سال بعد چیه که بر اساس اون بسازن و جایزه هم بگیرن
کاش حالا که این مطلب رو نوشتید درباره دلال های سینمای مستند هم مینوشتید. اونایی که تو جشنواره ها پرسه میزنن و به اسم ارزش ها سفارش های دلاری به فیلم سازها میدن و البته درصد خود را نیز برمیدارند