سینما مثبت: با گذشت چهار روز از پایان برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر، واکنشها به این رویداد ضعیف همچنان ادامه دارد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری_تحلیلی سینمامثبت،«علی مرودشتی» از مخاطبان ما با نگارش و ارسال این مطلب، نسبت به برگزاری این رویداد واکنش نشان داده که مطلب او در ادامه میآید:
سهشنبه شب یازدهم آذرماه در حال جست و جو در میان شبکههای مختلف بودم که به ناگهان در شبکه نمایش متوقف شدم. مراسمی در حال برگزاری بود و خوانندهای در حال خواندن ترانهای احساسی.نورهای قرمز و تُند فضا را احاطه کرده بود.ابتدا تصور کردم یک کنسرت زیر زمینی در حال پخش است اما به مرور چهره هنرمندانی مثل آقای علی نصیریان و برخی مسئولان دولتی را هم در ردیف اول برگزاری مراسم دیدم و در ادامه متوجه شدم مراسم اختتامیه جشنواره جهانی در حال برگزاری است.جشنواره در شیراز خودمان برگزار شده بود. عجیب بود که به عنوان یک شیرازی اطلاعی از برگزاری این جشنواره نداشتم.
این جشنواره حتی در حد یک جشنواره مسقطی و انار اطلاع رسانی درست و درمان نداشت.جایی ندیدم هنرمندان شیرازی مردم را به حضور در این جشنواره دعوت کنند.مثلاً اگر بلاگرهای معروف شیرازی را به خدمت میگرفتند حتما مردم بیشتری از این اتفاق باخبر میشدند اما انگار خیلی دستشان از فیلمهای خوب خالی بوده که نخواستند سر و صدای موضوع زیاد در بیاید و به همین دلیل خودهاشون از تهران آمدهاند؛چند روزی اینجا ییلاق قشلاق کردهاند؛ جشنوارهشان را برگزار کردهاند؛پولی به جیب زدهاند و بعد هم رفتهاند پی کارشان!
دیدم شعار جشنواره «سینمای شاعرانه» بوده و هرچه در تصاویر جشنواره گشتم اثری از این شاعرانگی ندیدم.این سینمای شاعرانه که میگویند بالاخره باید نشانههایی داشته باشد.مثلا تِم رنگی آن باید در جشنواره دیده شود. آبی و سبز رنگهای مناسبی برای تداعی این سینمای شاعرانه است اما این قرمز تُندی که در فضای اختتامیه طنین انداز شده بود و در دیگر بخشهای جشنواره نیز مشاهده میشد؛هیچ نسبتی با سینمای شاعرانه ندارد و اهل فن میدانند که به این قرمز میگویند: قرمز کابارهای و وینیستونی و یک قرمز دیگر که چون خانواده اینجا نشسته امکان بیان آن نیست!
برایم جالب بود در اختتامیه محمد معتمدی میخواند. اما چرا بدون ارکستر؟! آهان چون میخواستهاند برنامه حتما پخش زنده داشته باشد از تلویزیون.خب چرا محمد معتمدی؟شیراز خواننده محلی نداشت؟!این شعر معتمدی که از اینترنت هم قابل دانلود بود.حالا نمیشد یک خواننده بهتر بیاید و آهنگ سنتی بخواند و در بخشهایی که ساز نشان داده میشود؛ طبق معمول برای ما مردم عادی گل و بلبل نشان دهید؟البته که این صحنه سازی و نور قرمز بیشتر مناسب خوانندههای رپ از جنس داریوش تبهکار بود تا محمد معتمدی! ای کاش وقتی مینشینید به طراحی رنگ و شعار و داستان برای جشنواره؛ چهار تا آدم با تجربه را کنار خودتان داشته باشید که این موضوعهای ساده را به شما بگوید که مثلا سینمای شاعرانه با رنگ قرمز و معتمدی با این نوع نورپردازی قابل جمع نیست و حداقل کاری کنید چهار تا چیزتان به چهار تا چیزتان بیاید.
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاههای افراد،سازمانها و نهادهایی است که نام آنها در این مطلب آمده است.




