سینمامثبت:مراسم اختتامیه جشنواره ضعیف و بی‌‌هویت فیلم فجر بار دیگر به محلی تبدیل شد تا رییس سازمان سینمایی با انداختن بغض در گلو و بیان حرف‌های نامتعارف، مظلوم نمایی کرده و از مسوولیت‌های خود شانه خالی کند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری- تحلیلی سینمامثبت،در این مراسم محمد خزاعی در سخنانی عجیب اعلام کرد: «امسال این سالن بوی شهدا را می‌دهد.جشنواره به آغوش بچه‌های انقلاب بازگشت!»
جشنواره فیلم فجر قبلا دست ساواکی‌ها بوده؟
خزاعی چهل و شش ساله قطعا نمی‌تواند خاطره روشنی از دوران انقلاب اسلامی داشته باشد زیرا متولد سال ۱۳۵۵ است و در آن ایام سه ساله بوده اما احتمالا خاطراتی روشن از سال‌های دفاع مقدس دارد. سال‌هایی که با دوران باشکوه جشنواره فیلم فجر همزمان بوده است. جشنواره‌های پنجم (۱۳۶۵)،ششم(۱۳۶۶) و هفتم (۱۳۶۷) فیلم فجر که با وجود همزمانی با سال‌های سخت دفاع مقدس و شرایط پیچیده و خاص جامعه آن دوران، امکانی را فراهم می‌کردند تا طیف‌های متنوعی از فیلمسازان از مسعود کیمیایی و محسن مخملباف و ابراهیم حاتمی‌کیا گرفته تا هارون یشایایی و حسن هدایت و سعید ابراهیمی‌فر و فاطمه معتمد آریا و مرضیه برومند و کیانوش عیاری و پوران درخشنده و سیامک شایقی و رخشان بنی اعتماد و پروانه معصومی و امیر قویدل و سیف الله داد و بهرام بیضایی و عباس کیارستمی و ناصر تقوایی و داریوش مهرجویی و ابراهیم فروزش و بهروز افخمی و… در کنار یکدیگر میهمان این رویداد مهم باشند و با فیلم‌های خود منادی وحدت و یکدلی جامعه ایران باشند. اما خزاعی که ظاهرا قدرت استشمام بوی شهدا را دارد و برج میلاد و جشنواره فیلم فجر را شبیه به تپه‌های علی گره‌زِد و تپه کرجی‌ها و تپه ماهورهای جنوب و ارتفاعات غرب کشور می‌بیند؛ با بیان جمله «جشنواره به آغوش بچه‌های انقلاب بازگشت» ابهامی را ایجاد می‌کند که گویی پیش از این جشنواره فیلم فجر در اختیار سلطنت طلب‌ها،اعضای حزب کموله، داشناک‌‌ها، ساواکی‌ها، اعضای حزب دموکرات،کمونیست‌ها و… بوده و حالا به بچه‌های انقلاب بازگشته است!
فروش اعتبار چهل ساله فیلم فجر به ثمن بخس
خزاعی در مراسم اختتامیه در حالی این سخنان را بیان کرد که لوح دستنویس و مخدوش مربوط به دیپلم افتخار هومن برق‌نورد در فضای مجازی دست به دست می‌چرخید تا تاییدی بر ناتوانی و بی‌کفایتی مکرر و مجدد برگزار کنندگان جشنواره باشد؛ برگزار کنندگانی که صرفا به واسطه اتصال به بدنه قدرت به مسوولیت این رویداد مهم منتسب شدند تا اعتبار چهل ساله آن را حراج کنند و به ثمن بخس بفروشند. جشنواره‌ای که هر سال سال تحویل سینمای ایران بود به لطف خزاعی و یارانش! تبدیل به مجلس ختم سینمای ایران شد و حالا رییس مدعی سازمان سینمایی در حالی دم از شهدا و بچه‌های انقلاب می‌زند که در زمان حضور همان شهدا و بچه‌های انقلاب، این رویداد فراگیر برای همه اهالی سینمای ایران امکان حضور و فعالیت فراهم می‌کرد و رخدادی برای وفاق و همدلی بود نه مکانی برای کاشتن تخم کینه و صدور دستورالعمل ممنوع الکاری و تهدید از سوی مسوول نظارتی سازمان سینمایی (اینجا).
اسم این افتضاح را شکوه می‌گذارید؟
خزاعی در مراسم اختتامیه اعلام کرد: امسال به لطف خدا و اهالی رسانه، بعضی سینماگران جمهوری اسلامی ایران و هنرمندان کشورهای مختلف و منطقه‌ای جشنواره باشکوه‌تر از سال‌های قبل برگزار شد…ما در حوزه خارجی میزبان بالغ بر ۱۰۰ میهمان خارجی هستیم که بیانگر این است که سینمای ایران مورد توجه آنان است.
سوال اهالی سینما این است که مشخصا این صد میهمان از کدام کشورها در جشنواره حضور یافتند؟ آیا جز معدودی میهمان گمنام و ناشناخته از کشورهای عراق و روسیه و ترکیه و چین که در شرایط VIPدعوت شده و حتی برایشان تور تجریش گردی نیز برگزار شد، چهره‌های معتبر دیگری هم در جشنواره حضور داشتند؟خزاعی فراموشی گرفته که دوران خبرنگاری‌اش را به یاد نمی‌آورد که در همین جشنواره چه تعداد دبیران جشنواره‌های معتبر و فیلمسازهای شناخته شده بین المللی حاضر می‌شدند؟ آیا این سطح از نزول کیفیت و بی‌آبرویی جشنواره‌ای بین المللی که حتی هیات داوران جداگانه ندارد و همه چیز به صورت مخفیانه پیش می‌رود مایه مباهات و افتخار و طرح حرف‌های غیرواقعی و آمارسازی بیهوده است؟
آیا حذف جایزه مردمی جشنواره نشانه‌ای از اعتبار آن است؟آیا پنهانکاری‌های مداوم جشنواره و عدم اعلام اسامی فیلم‌ها قابل افتخار است؟ آیا اینکه جشنواره نتوانسته به شیوه هرسال مراسم بزرگداشت برای هنرمندان برگزار کند افتخار دارد؟ آیا توزیع بودجه‌های کلان میان چند فیلم خاص و تهیه کننده نزدیک و تولید فیلم‌هایی که سازندگانش آن‌ها را مزخرف نامیده‌اند افتخار دارد؟ آیا تعطیلی بخش خصوصی و خلق تهیه کنندگان شبه خصوصی مایه مباهات است؟ اگر همین حالا محبوبیت و مقبولیت خزاعی به رای اهالی سینما گذاشته شود چند نفر از پنج هزار عضو خانواده سینما به او رای خواهند داد؟
و سوال آخر اینکه چرا در میان معاونان و مسوولان وزارت ارشاد فقط خزاعی است که این نوع ادبیات توجیه‌گرانه و غیرواقعی را به کار می‌گیرد؟
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاه‌های افراد،سازمان‌ها و نهادهایی است که نام آن‌ها در این مطلب آمده است.
دیدگاه‌ها 1