سینما مثبت: حدود یک هفته از پایان پخش سریال تلویزیونی گاندو میگذرد و این سریال نیز مانند اغلب محصولات مصرفی تلویزیون، پس از پشت سر گذاشتن حجم فراوانی از پروپاگاندای تبلیغاتی مانند اغلب محصولات یکبار مصرف تلویزیون راهی آرشیو صدا و سیما شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری- تحلیلی سینمامثبت، برخلاف تولیدات کم جان و غیرجذاب سازمان صدا و سیما در حوزه محصولات ژانر جاسوسی و امنیتی، این گونه از فیلم و سریال سازی در دنیا طرفداران فراوانی دارد و تولیدات جذابی در این حوزه تولید میشود. چندی پیش شبکه من و تو اقدام به پخش سریالی به نام Fauna (با معنی فارسی آشوب) کرد. سریالی که در ابتدای آن ذکر شده بود که تمامی رخدادها و حوادث آن غیر واقعی است اما چنین نکتهای در خود نسخه اصلی سریال وجود نداشت. این سریال محصول سال ۲۰۱۵ است و تمامی سه فصل آن با زیر نویس فارسی در فضای مجازی موجود است و حتی برای دسترسی به آن نیاز به فیلتر شکن نیست. سریال در کشوری ساخته شده که مساحت آن به اندازه استان همدان ایران است و تازه نیمی از آن نیز کویر است. اگر روبروی نقشه جهان بایستید یا ماکت کره زمین را در دست بگیرید در نگاه اول نخواهید توانست این کشور را پیدا کنید و حتما نیاز به ذره بین خواهید داشت. اما همین کشور که جمعیتی حدودا ۱۰ میلیونی دارد، در عرصه فرهنگی چنان دقیق و هوشمندانه عمل میکند که مخاطب انگشت به دهان میماند! سریال Fauna محصول فلسطین اشغالی (اسراییل) است و برخلاف سریالهای امنیتی ایرانی که فاقد عناصر داستانی قابل تامل هستند و بیشتر به تولیدات سمعی -بصری میمانند تا سریال تلویزیونی؛ یک اثر هوشمندانه است که امیدواریم مسوولان تلویزیون حداقل فرصت کنند و قسمتهایی از آن را در فضای مجازی تماشا کنند تا استانداردی قابل قبول برای چنین آثاری داشته باشند.
داستان درباره چیست؟
Fauna یا همان آشوب قصه یک گروه ضربت امنیتی اسراییلی است که از نظر ظاهر و چهره شباهت زیادی به اعراب دارند. در فصل اول داستان حول و حوش شخصیتی فلسطینی به نام «ابواحمد» میچرخد. شخصیت اصلی اسراییلی افسری به نام «دورون» است. یک افسر بیرحم و علاقهمند به حرفهاش که البته روابط خانوادگی متزلزلی با همسرش دارد و حتی در سریال نمایش داده میشود که چگونه میان همسر دورون با یکی از اعضای تیم دارون ارتباط غیراخلاقی وجود دارد.
دورون به عنوان یک افسر عملیاتی در تمامی سه فصل داستان نقشی محوری دارد. او فردی عاصی و طغیانگر است و در طول سه فصل به این مساله اشاره میشود که چگونه این روحیه باعث پیشبرد کارهای گروه میگردد و حتی چالشهای او با مسوولان سیاسی اسراییل نیز به تصویر کشیده میشود.پس از قتل «بوآز» برادر زن دورون در داستان، او انگیزهای شخصی برای انتقام گیری از فلسطینیها و مشخصا ابواحمد پیدا میکند.
چشم پوشی از فلسفه مبارزه فلسطینیها
تیم امنیتی در این سریال افرادی قاطع،خشن و بیرحم هستند. حتی از نظر اخلاقی بسیار بی قید و بند نمایش داده میشوند اما در نهایت سریال به جهت ظرافتهایی که در ساخت آن لحاظ شده، برای افرادی که در دو سوی درگیری و اختلاف میان اسراییلیها و فلسطینیها نیستند هم جذاب است. سریال ترسیم جذابی از جغرافیای مناطق اشغالی دارد و عناصر مهم آن از معماری گرفته تا شخصیت پردازی و داستان پردازی باظ رافت در کنار هم قرار گرفته است و هیچ چیز زمختی در آن وجود ندارد. البته که به واسطه منشاء ساخت اثر ـ فلسطین اشغالی- در آن شخصیتهای فلسطینی در نهایت بدی ترسیم شدهاند اما باز هم انگیزههای سیاسی سازندگان اثر را از چهارچوب درام و داستان پردازی دور نکرده است. مثلا شخصیت ابواحمد به عنوان یک مبارز فلسطینی که بخش منفی داستان را شکل میدهد در فصل اول به شدت مورد توجه واقع شده و از او یک آدمکش ساخته شده است. البته سریال به فلسفه مبارزه فلسطینیها برای آزادی سرزمین خود اشاره نمیکند. شخصیتهای فلسطینی سریال انسانهایی ذاتا خائن هستند که به راحتی یکدیگر را لو میدهند و دستگیری آنها توسط اسراییلیها با همین زنجیره لو دادن رخ میدهد. سریال به مخاطب اجازه نمیدهد تا لحظهای با مبارزان حاضر در جبهه فلسطینیها همذات پنداری کند. از نظر سریال شخصیتهایی که دست به اسلحه بردهاند و برای آزادی مبارزه میکنند انسانهایی مستحق مرگ هستند.تفکری پشت مبارزه آنها نیست و آنها صرفا یک عده جوانهای هیجان زده هستند که فقط برای کسب پول با اسراییل جنگ میکنند و البته کم هوش هم هستند! مثلا در کل سه فصل سریال با وجود آنکه اسراییلیها بارها و بارها با شنود صوتی و تصویری فلسطینیها را به دام میاندازند، فقط یکبار فلسطینیها متوجه کار گذاشتن شنود میشوند اما در نهایت همین ضدقهرمانها هم به صورت مقوایی و آبکی به تصویر کشیده نشدهاند. ترکیبی از بازیهای خوب و صحنه پردازیهای مفصل و شخصیت پردازی درست سبب شده تا ضد قهرمانهای این سریال هم مخاطب را درگیر خود کنند و همین مساله باعث میشود تا رفتار قهرمانها چالش برانگیز باشد.
سریالی که اثری نمایشی است نه بازی رایانهای!
در جای جای داستان روابط انسانی هم مورد توجه است. سریال آشوب تعصبی نسبت به قهرمانهای خود ندارد و حتی زندگی متلاشی آنها را به تصویر میکشد اما در جایی از داستان این شخصیتها سر و سامان پیدا میکنند. این ویژگی شامل شخصیتهای ضد قهرمان هم هست. مثلا همسر ابواحمد در فصل یک و تمایل او به زندگی در خارج از فلسطین دستمایه داستان پردازی قرار میگیرد. در فصل دو و سه نیز این اتفاق رخ میدهد و حتی در فصل سه درباره شخصیتی به نام بشار که از یک جوان نرم خو و علاقه مند به بوکس تبدیل به یک مبارز فلسطینی میشود، سریال به شکلی زیرکانه رویه و نگاهی انتقادی نسبت به اسراییل دارد. حتی میان یک داعشی که پدر دورون را سر میبرد با یک مبارز فلسطینی در داستان تمایز ایجاد شده است و همه این جزییات است که باعث میشود ابتدا مخاطب به تماشای سریال ترغیب شود و سپس پیامهای آن را دریافت کند. در سریال هیچ کس سخنرانی نمیکند. سازندگان سریال به ضد قهرمان فرصت بروز و ظهور تواناییهایش را میدهند تا بیننده بتواند با آنها ارتباط برقرار کند؛ در یک کلام همه آدمهای حاضر در سریال انسان هستند و سریال یک اثر نمایشی است نه یک بازی رایانهای که قهرمان داستان همه شخصیتهای منفی را از دم تیغ بگذراند. در یک کلام سریال متکی بر شرایط و روابط انسانی است و موقعیتهایی را نمایش میدهد که آدمها در آن مجبور به انتخاب هستند.
چرا فیلمسازی درباره فلسطین متوقف شد؟
یکی از پیامهای مهم و مستتر در سریال این است که هر دو طرف ماجرا را درگیر مشکلات و مسائلی مشابه نشان میدهد. به همان اندازه که ابواحمد و دیگر شخصیتهای فلسطینی درگیر مشکلات خانوادگی هستند، دورون و گابی هم با این مشکلات مواجه هستند. بر همین أساس تاکید فراوانی در سریال بر بحث لزوم صلح و آشتی مطرح میشود. این سریال اثر پُرهزینهای محسوب نمیشود و در کلاس سریالهای خارجی اثر ارزانی است و حتی صحنه پردازیهای عجیب و گران قیمت ندارد اما کاملا معلوم است که وقت و انرژی فراوانی برای قصه آن صرف شده است و همین مساله تعجب انگیز است که چگونه کشوری با پیشینه ذکر شدهُ پنج سال پیش اثری تا این حد حرفهای تولید کرده و البته که تماشای این اثر برای مخاطب ایرانی حسرتی به همراه دارد که چرا دیگر روند ساخت و تولید آثاری با مضمون مقاومت ملت فلسطین در کشورمان متوقف شده و آثار استاندارد و جذابی همچون «بازمانده» ساخته مرحوم سیف الله داد در این حوزه تولید نمیشود؟!
مسوولان تلویزیون این سریال را ببینند
اما ای کاش مسوولان تلویزیون که در سخنرانیهای خود از ساخت فصلها و فصول و فواصل! بعدی سریالهایی ضعیف وعده میدهند پیش از تصویب این آثار به تماشای سریالهایی از جنس آشوب بنشینند تا بدانند در معادلات امروز دنیای رسانه آنها اصطلاحا با دنیا چند- چند هستند؟! تماشای هر سه فصل سریال چیزی بیش از یک روز زمان نخواهد برد.
سینما مثبت آماده انعکاس دیدگاههای افراد،سازمانها و نهادهایی که نام آنها در این مطلب آمده درباره مطلب مذکور است.
مطالب مرتبط: سریال تهران، زمینه سازی برای برخود نظامی ایران و اسرائیل
دیدگاهها 1