سینما مثبت: در دومین روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر فیلم های شناي پروانه ساخته محمد کارت، بی صدا حلزون ساخته بهرنگ دزفولی زاده و تومان ساخته مرتضی فرشباف به نمایش درآمد.
فیلم شناي پروانه ساخته محمد کارت فيلم قهرمان و پرسناژ محور از جنس مردم است. اين ادعاي كارگردان است ولي قهرمان فيلم از فضا و اتمسفر فيلم نيست، خيلي آدم خوبي است که در وسط آدمهايي قرار گرفته كه از مواضع ناموسي و هتك حرمت و مواد و عرق سگي و گنده لات بازي حضور دارند. اين آدم خيلي ايزوله كه حتي چند وقت هم به اشتباه در زندان بوده، باز آدم حسابي است. او وسط این فیلم چه مي كند؟! فيلم از ساختار سينمايي و تماتيك خوبي برخوردار است، همه چيز در اختيار روايت فيلم است و يكي از نكته هاي فالش فيلم شخصيت اصلي است. اشكالات منطقي مهمي در شخصيت پردازي دارد كه به عنوان نفر اول قصه و تنها كاراكتر پوياي فيلم بايد باشد و بقيه تيپيكال هستند و مهم هم نيست به شخصيت برسند. ( البته ايرادهاي كارگرداني ديگري وجود دارد كه چون فيلم خوب است از آنها مي توان اغماض كرد )چهره پردازي ، صدا، دوربين ،صحنه پردازي وبازيگران قابل دفاع و حل شده اند. مثل بازي پدر شخصيت حجت و هاشم، كه يكي از بهترین بازيهاي جشنواره تا اینجای کار است.بازيگران اصلي كه همگي خوبند، بازي هاي فرعي هم همینطور. مثلا حضور علیرضا داود نژاد کارگردان سینما. همینطور علي شادمان و مه لقا باقري و ايمان صفا. البته لاتهاي فرعي و نابازيگر فيلم از گنده لات اصلي فيلم كه امير آقايي است بهتر ظاهر شده اند.
موضوعي كه اتفاق اصلي فيلم است، سوژه معروف فيلم سياه است كه مدتها بود فيلمي در اين حجم درباره آن ساخته نشده بود و فیلم سیاه به نکته اصلي دراماتيكي فیلمی تبدیل نشده بود. این موضوع ملتهب اجتماعي اراذل و اوباش و قلدرمابي آنها در جنوب شهر برگرفته از واقعيات عجيب و نمايشي و كمی اگزجره است اما مصاديق واقعي آن زياد است.
فيلم از آثار مشابه خودش خيلي جلوتر است، دوربين جستجو گرانه به همراه قهرمان داستان جواد عزتي از نمونه هاي خاصي است كه به ندرت به اين خوبي اجرا مي شود. فيلمبرداري و دكوپاژهاي سخت آن در اجرا از ويژگي هاي فيلم است. كارگردان درگير كامل سوژه ي خود به دور از شعار زدگي است. حضور چند استار در نقش كوتاه به نظر شايد جذاب باشد ولي لزومي نداشته كه طناز طباطبايي طوري بد بازي كند كه حتي ديالوگهاي وي نامفهوم باشد. پانته آبهرام نقش تيپيكالي است كه بيننده را در همان سكانس كوتاه از فيلم جدا مي كند. هيچ لزومي نداشت اين دو بازيگر با آنهمه دك و پُز وارد اين پروژه شوند و از نابازيگران هم عقب تر بمانند.لزوما در اقتصاد فيلم هم تاثيري نخواهند داشت. تمامي معتادان و لاتهاي فيلم خوبند. بر خلاف لهجه نداشته خانواده،لهجه ترکی امير آقايي درست است زیرا حس و مدل گويش لاتي در ابعاد هاشم اينگونه است. ( با استناد به چندين مستندي كه اينجانب ساخته ام و با بسياري از اين افراد آشنا هستم).
در فراز و نشيب فيلم ظلم به زنان در اين طبقه اجتماعي مشهود است و در شكل مناسبي رخ مي دهد. توناليته ريتمي فيلم هم متناسب است در جاهايي كه ريتم مقداري پايين مي آيد به دليل وضعيت نقل قصه و آگسان فيلمنامه اي كاراكتر حجت بوده و كاملا به جا است. نكته قابل توجه ديگر كلوزآپ هاي بيش از حد آن است و دليل آن شايد مشكلات در صحنه پردازي ها يا نا بلدي كارگردان در لانگ شات گرفتن است كه اصولا نياز به تجربه و اجراهاي مختلف دارد، با اينكه به هر حال فضا را به بيننده مي دهد اما مشخصا اين گونه فيلمها با ارائه تصاوير وسيع از فضاها جذابتر مي شود. پايان فيلم خوب و محكم است، شخصيت اغنا شده و فيلم به موقع و به جا تمام مي شود. دوربين پرسشگر اين معما به همراه برادر عزم جزم كرده و مصمم وارد محفل ها و فضاهاي آنها ميشود و در شكل معمايي فيلم پيش رفته و به درستي تمام مي شود. نمي شود.می توان واژه فيلم فارسي را به این اثر الصاق نكرد اما در كل با وجود مشكلات، فيلم قابل قبول و رضايت بخش است.