سینما مثبت: با گذشت هشت سال از آغاز پخش سریال پایتخت و تولید شش سری از این سریال تلویزیونی به نظر می رسد این برند معتبر تلویزیونی که انرژی و زمان زیادی صرف شکل گیری آن شده، حالا آخرین نفس های خود را می کشد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، سریال پایتخت زمانی ایرانی ترین اثر تلویزیون بود و با وجود رقبای مختلف در ایام نوروز و ماه رمضان، این اثر با اختلاف زیادی از رقبا موفق به جلب رضایت مخاطبان سیما می شد اما امسال این سریال افت محسوسی کرده که با ساده ترین استانداردها و قواعد فیلم نامه نویسی و برنامه سازی برای تلویزیون هم فاصله دارد. سریالی که زمانی اثری جذاب بود و زندگی جامعه ایرانی را منعکس می کرد، در طی قسمت های پخش شده تا ششم فروردین ماه، هنوز نتوانسته یک داستان و ماجرای جذاب برای مخاطب خود تعریف کند.
چاله چوله های فراوانِ قصه
مشخصا تا اینجای کار بیننده نمی داند ارسطو عامل چرا بابت چِک به زندان افتاده و پایان محکومیت او چه ربطی به عفو رهبری دارد و چرا فردی با این پیشینه و دیدن زندان، به سراغ خلافکارها می رود تا از آن ها پول قرض بگیرد؟ عضویت هما سعادت در شورای شهر و راه انداختن آشپزخانه او به کجا رسیده و چطور سر از تلویزیون و اخبارگویی درآورده است؟ سارا و نیکا چه کارکردی دارند جز اینکه گهگاه در مقام مادر عروس، سوال و مطلبی کم اهمیت را مطرح کنند؟ دوقلوهای دیگر داستان اگر قرار است اعتیاد داشته باشند چه دلیلی دارد که به تریاک معتاد باشند آن هم در شرایطی که در جامعه، اغلب جوانانی که به سراغ اعتیاد می روند، گزینه هایی مانند: شیشه،حشیش و گُل را انتخاب می کنند و اساسا اعتیاد به تریاک محدود به افرادی با سِن بالا و یا افرادی با توان مالی خوب است؟! چه لزومی به نمایش سفر مکه نقی وجود دارد وقتی نمی توان حتی یک پلان از سفر او به حج را به تصویر کشید؟ چرا نقی پس از بازگشت از حج سرش را نتراشیده است؟ البته این کار در حج واجب امری مستحب است اما قطعا با آن می شد شوخی های مختلفی را طراحی کرد و عدم انجام آن احتمالا به دلیل عدم اعتقاد بازیگر این نقش به این موضوع بوده است.
ماندن مواد در جیب نقی و بازگشت او از فرودگاه و دوباره رفتن او به فرودگاه از نظر دراماتیک چه کارکردی در داستان دارد و آیا فردی که تریاک در جیب او کشف می شود، صرفا با وساطت یک نماینده مجلس آزاد می شود یا مطابق رویه قانونی و جاری، پرونده قضایی برایش تشکیل شده و سپس به محاکم قانونی معرفی می شود؟ چرا سازندگان اثر ناتوان از ایجاد درام بر اساس شخصیت ها هستند و صرفا با جمع کردن آن ها دور هم و ایجاد موقعیت های بلاهت آمیز سعی در خنداندن مخاطب دارند؟ چرا سریال چند قسمت را صرف شخصیت پردازی می کند و مستقیم به سراغ روایت یک ماجرا نمی رود؟ آیا لزومی دارد که سریالی با سابقه پنج سری، همچنان برای قسمت های اول خود شخصیت پردازی کند؟ پرداختن به اتفاق های نخ نما شده نظیر: شوخی با آب زمزم، شوخی با نماینده مجلس،شوخی با تیم فوتبال و… که تاکنون بارها و بارها در سریال های تلویزیونی رخ داده چه اهمیتی دارد؟
تلویزیونی که جز پایتخت اثر دندان گیر دیگری ندارد
این روزها و در شرایط کرونایی، مردمِ مانده در خانه گزینه چندانی برای تماشا ندارند و سازندگان این سریال هم ظاهرا با درک همین واقعیت، زحمت زیادی به خود نداده اند تا اثری استاندارد تولید کنند. در این سال ها نیز تلویزیون به سراغ ساخت برند جدیدی نرفته و شاید تنها سریال «نون.خ» سعید آقاخانی باشد که در ابعاد سریال پایتخت ظاهر شده است.در دایره بسته سازندگان سریال پایتخت هیچ ایده و ذهنیت جدیدی راه ندارد. سریالی که حالا به اثری بلاتکلیف تبدیل شده، زمانی نه چندان دور اثر جذابی بود که از آن به عنوان ایرانی ترین سریال و نمونه ای جذاب از نمایش یک خانواده ایرانی نام برده می شد؛ در آن زمان نه چندان دور، «مردی» شون هنوز گذرنامه کانادایی پَر شالش نداشت و ساکن خانه لاکچری نیاوران نشده بود و به سادگی زندگی عادی مردم را درک می کرد اما حالا طبقه اجتماعی او عوض شده و سریال سازی برایش احتمالا به معنای تامین هزینه های یک زندگی پُرخرج در کانادا است نه برآوردن خواسته مردمی که جز تماشای این سریال، سرگرمی دیگری در ایام نوروز ندارند.