آيا سيفالله داد هم نميتوانست با يك پلاكارد و يك عكس خيال خود را از بابت حمايت از فلسطينيها راحت كند؟ اگر آن زمان قرار بود كه با كمپين پلاكاردي اعتراض به اشغالگري صورت ميگرفت، آيا هيچ وقت شاهكاري چون «بازمانده» شكل ميگرفت؟
سینماپلاس خواندن این گزارش را به تمامی فیلمسازان مملکت توصیه میکند
چرا سیف ا.. داد کمپین حمایت از فلسطین را راه نینداخت؟
سینماپلاس: واکنشها به امضای گروهی از هنرمندان پای نامه ای خطاب به دبیر کل سازمان ملل درباره کشتار مسلمانان فلسطین و به دنبالش موضع گیری گروهی دیگر از فیلمسازان مانند اصغر فرهادی و مهناز افشار در این باره همچنان ادامه دارد. به گزارش سینماپلاس یکی از تازه ترین واکنشها را روزنامه “جوان” ارائه داده که با بیانی انتقادی از فیلمسازان خواسته است به جای پلاکارد دست گرفتن و بیانیه امضاء کردن به فکر تصویرسازی اوضاع فلسطین باشند. متن کامل گزارش “جوان” را در ادامه می خوانید:
خشم و انزجار عمومی
این روزها اعتراض بـه جنـايـات صهيونيستها در فلسطين و كشتار مردم بيدفاع در غزه، ابعاد بينالمللي پيدا كرده است. انتشار تصاوير كودكان شهيد يا مجروح فلسطيني، باعث خشم و انزجار عمومي از تروريسم دولتي اسرائيل شده است. شخصيتهاي مختلفي به صورت انفرادي يا گروهي اين جنايات را محكوم كردهاند. برخي مانند اوزيل آلماني پاداش قهرماني جهان را به مردم غزه بخشيدهاند و برخي ديگر هم طي بيانيههايي اين اقدام را محكوم كردهاند.
در ايران نيز علاوه بر آحاد مردم، شخصيتهاي فرهنگي و هنري اين اقدامات وحشيانه را محكوم كردهاند اما در بين اين كمپينها، حضور يك كمپين خنثي كاملاً مشهود است.
كمپين پلاكاردي
همزمان با پايان يافتن مسابقات جام جهاني فوتبال كه توجه جهاني را به خود جلب كرده بود، خبر حمله اسرائيل به مردم فلسطين و قتلعام مردم در غزه، اعتراضات فراواني را به همراه داشته است. مردم كشورهاي مختلف با تجمعات خود اين اقدامات را محكوم كرده و خواستار توقف حملات شدهاند. مردم كشورمان نيز كه سالهاست در صف اول حمايت از آرمانهاي مردم فلسطين قرار گرفتهاند، در اين اقدام انساندوستانه پيشگام بودهاند.
مردم كشورمان سالانه در روز جهاني قدس، طي مراسمي سراسري اشغالگريهاي رژيم صهيونيستي را محكوم ميكنند. حضور مردم در تظاهرات روز قدس بازتابهاي جهاني بسياري دارد. در كنار اين روز جهاني، هر گاه اسرائيل دست به جنايت تازهاي عليه مردم فلسطين و مخصوصاً باريكه غزه ميزند، باز هم مردم به نشانه اعتراض و محكوميت به خيابانها ميآيند. آنها با حضور خود اعتراضشان را نسبت به اقدامات اشغالگران خاك فلسطين اعلام ميكنند. در كنار اين شيوه امسال كمپينهاي محكوميت حمله به غزه نيز در داخل كشور راهاندازي شده است؛ ابتدا نامه سينماگران در محكوميت جنايات اسرائيليها و بعد از آن نيز كمپيني كه توسط هنرمندان در فضاي مجازي به راه افتاد. كمپين «كشتن همنوعانتان را متوقف كنيد!» توسط اصغر فرهادي مشهورترين كارگردان اين روزهاي سينماي ايران راهاندازي شده است. در اين كمپين از افراد خواسته شده است تصاويري با نوشته«stop killing your fellow beings»تهيه كنند و به ايميلي كه در همين رابطه ايجاد شده است ارسال نمايند. هنرمندان زيادي نيز با پلاكاردهايي به همين مضمون عكس انداختهاند. با آنكه هر اقدامي در رفع ظلم در جهان قابل تقدير است اما اين كمپين هيچ نشانهاي از محكوميت اسرائيل يا حمايت از فلسطينيها ندارد. جمله «كشتار همنوعان خود را متوقف كنيد» ميتواند درباره هر اقدام ضدبشري به كار گرفته شود. اين كمپپين در محكوميت جنايت عليه فلسطينيها جانب احتياط را نيز در نظر گرفته است. اين كمپين آنقدر جهانشمول است كه حتي ميتوان گفت براي اقدامي چون هدف قرار گرفتن هواپيماي مالزيايي در آسمان اوكراين، ايجاد شده باشد! هيچ نشانهاي از فلسطين و كشتار مردم اين كشور در اين كمپين وجود ندارد.
در سينما اصطلاح «پايان باز» براي فيلمهايي به كار ميرود كه در انتها كارگردان دست بيننده را براي تصميمگيري باز ميگذارد و عملاً فيلم با برداشت شخصي تماشاگر به پايان ميرسد نه با نظر كارگردان. در عمل ابهامي كه سينماگر براي پايان فيلمش در نظر گرفته باعث اين برداشتها ميشود. حال و روز كمپين «كشتار همنوعانتان را متوقف كنيد» نيز چنين وضعي دارد؛ كمپيني با پايان باز!
كاري كه سيفالله داد انجام داد
هفته پيش بود كه محمدرضا عباسيان در انتقاد از اين گونه رفتارهاي دوپهلو و محافظهكارانه گفت: برخي از هنرمندان حتي در امضاي بيانيه محكوميت نيز دستشان ميلرزد و نگران ويزاي غرب هستند. اين مستندساز همچنين پيشنهاد داده بود هنرمندان به جاي امضاي بيانيه به توليد فيلم براي محكوميت اقدامات تروريستي اسرائيل بپردازند؛ همان كاري كه سالها پيش مرحوم سيفالله داد انجام داد. سيفالله داد يكي از محبوبترين كارگردانان فقيد سينماي ايران است؛ كارگرداني كه سكان مديريت سينما را نيز بر عهده داشت. اين محبوبيت را ميتوان در نامگذاري سالن اجتماعات خانه سينما به نام اين كارگردان مشاهده كرد. سيفالله داد مهمترين اثر سينمايي خود يعني «بازمانده» را درباره هجوم صهيونيستها به فلسطين ساخت. اين فيلم كه بازتابهاي بينالمللي زيادي داشت، نه تنها باعث نشد كه جايگاه مرحوم داد به عنوان يك كارگردان و مدير سينمايي در جهان به خطر بيفتد بلكه باعث شد تا با نمايش مظلوميت ساكنان سرزمين فلسطين، نسبت به اقدامات اسرائيل حساسيتهاي بينالمللي به وجود بيايد؛ فيلمي كه نميتوان براي آن تاريخ مصرف در نظر گرفت و ميتوان از آن به عنوان سندي جهت روشنگري ذهن آيندگان استفاده كرد.
آيا سيفالله داد هم نميتوانست با يك پلاكارد و يك عكس خيال خود را از بابت حمايت از فلسطينيها راحت كند؟ اگر آن زمان قرار بود كه با كمپين پلاكاردي اعتراض به اشغالگري صورت ميگرفت، آيا هيچ وقت شاهكاري چون «بازمانده» شكل ميگرفت؟
اكنون نيز اصغر فرهادي به دليل موفقيتهاي بينالمللي فراواني كه به دست آورده از موقعيتي ممتاز برخوردار است؛ كسي كه فيلمهايش در سراسر جهان ديده شدهاند، برنده مهمترين جوايز سينمايي جهان شده است. فرهادي كه در مذمت دروغ فيلم «جدايي» را ميسازد، قطعاً ميتواند در مذمت آدمكشي نيز فيلمي با استانداردهاي جهاني بسازد. اين كارگردان ميتواند اين بار در پشت دوربين داستان مظلوميت فلسطينيها را روايت كند و با همان شيوه خاص خود، جهان را از اين كشتار بيرحمانه باخبر سازد. وقتي ميشود در عمل به كشتار مظلومان خاتمه داد، دلخوش كردن به پلاكارد كمكاري به شمار ميرود، مخصوصاً اينكه هر چه از هسته مركزي اين اقدام فاصله بگيريم، افزوده شدن سايرين به اين كمپين بيشتر بوي تبليغات تفنن ميگيرد؛ چهرههايي كه بيتفاوتي در صورتشان موج ميزند و حضورشان در اين كمپين خنثي تأثيري بيشتر از يك عكس يادگاري متفاوت ندارد.
پایان مطلب/