سینمامثبت: با نزدیک شدن به نیمه دوم سال، برنامهریزیهای صدا و سیما برای تولید سریالهای نوروزی نیز دیر یا زود کلید خواهد خورد. ساخته شدن یا نشدن سریال پایتخت نیز قطعا یکی از سوالهایی است که به زودی خبرنگاران حوزه تلویزیون با آن به سراغ مسوولان این رسانه خواهند رفت.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری- تحلیلی سینمامثبت،سازندگان سریال پایتخت در طول سالهای گذشته ثابت کردهاند که قدرت انطباق فراوانی با سوژهها و موضوعهای روز دارند و در برخی مواقع مثل سال ۱۳۹۷ میتوانند موضوعی کاملا سفارشی را دریافت کرده و آن را در خدمت اهداف سفارش دهندگان قرار دهند. حالا با توجه به اتفاقهای جدیدی که در کشور افغانستان رخ داده میتوان به سازندگان پایتخت این نکته را گوشزد کرد که سریال جدید آنها میتواند در کشور افغانستان رخ دهد و با توجه به سهل گیریهای صورت گرفته در سری ششم و هفتم، نیازی هم به صرف خلاقیت و فکر کردن به سوژههای عجیب و غریب نیست و میتوان خط داستانی که در ادامه میآید را با اندکی پرورش به فیلمنامهای سیزده و بلکه بیست و شش قسمتی تبدیل و با دریافت چند میلیارد تومان از صدا و سیما، اثری نمایشی برای ایام عید آماده کرد. خط پیشنهادی سینمامثبت برای فیلمنامه این سریال به شرح زیر است:
سارا و نیکا برای ادامه تحصیل در دانشگاه چند سالی است از علی آباد به کابل نقل مکان کردهاند و حالا در این شه باصفا زندگی و تحصیل میکنند. هما نیز به شدت به حرفه مجری گری مشغول است و در این حرفه پیشرفتهای شایانی کردهاند. نقی نیز کماکان به زندگی انگلوار خود ادامه میدهد و هر از گاهی آویزان فردی میشود تا از او کسب منفعت کند. ارسطو نیز که به تازگی از زندان آزاد شده در حال گذراندن دورههای مشاوره است تا برای آينده خود تصمیمی بگیرد. در این زمان هما که خیلی دلش برای دخترها تنگ شده از نقی میخواهد تا به کابل برند. ارسطو هم با نقشهای پلید و شیطانی به هوای قاچاق کردن محمولهای از تریاک با آنها همسفر میشود.حضور آنها در افغانستان مصادف میشود با پیشروی طالبها و تصرف افغانستان. نقی که به شدت از سیطره طالبها ترسیده تصمیم به ترک هرچه سریعتر این شهر میگیرد اما سارا و نیکا که با دو پسر از اعضای یکی از خانوادههای اصلی طالبها اخیرا دوست شده و آن دو پسر از آنها خواستگار کردهاند اعلام میکنند طالبها آدمهای خوب و مهربانی هستند و فقط کمی به سر و وضع ریش و موی خود رسیدگی نمیکنند. با این اطمینان خانواده معمولی در کابل میمانند و طالبها پس از استقرار در کابل با آنها مهربانی مینمایند. سپس به هما پیشنهاد میدهند تا در تلویزیون به عنوان مجری مشغول به کار شود و نقی نیز آموختن فنون کشتی را به آنها میآموزد. ارسطو نیز با یکی از اقوام خواستگاران سارا و نیکا ازدواج کرده و بدین وسیله بر خوب بودن طالبها صحه میگذارد و با کامیونی که جهیزیه عروس است، در راه احیای جاده ابریشم گام برمیدارد./تمام