یکشنبه, خرداد ۱۸, ۱۴۰۴
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
  • صفحه اصلی
  • خبر
  • گزارش
  • مصاحبه
  • یادداشت
  • کتاب
  • نمایش خانگی
  • تلویزیون
  • فرهنگ و جامعه
  • سینما پلاسی ها
  • مالتی مدیا
    • فیلم
    • عکس
  • فیلم فجر
    • جشنواره چهل و سوم فیلم فجر
    • جشنواره چهل و دوم فیلم فجر
    • جشنواره چهل و یکم فیلم فجر
    • جشنواره چهلم فیلم فجر
    • جشنواره سی و نهم فیلم فجر
    • جشنواره سی و هشتم فیلم فجر
    • جشنواره سی و هفتم فیلم فجر
    • جشنواره سی و هفتم فیلم فجر – بین الملل
    • جشنواره سی و ششم فیلم فجر
    • جشنواره سی و پنجم فیلم فجر
    • جشنواره سی و چهارم فیلم فجر
  • آپارات
  • آموزش
  • رضا استادی
  • صفحه اصلی
  • خبر
  • گزارش
  • مصاحبه
  • یادداشت
  • کتاب
  • نمایش خانگی
  • تلویزیون
  • فرهنگ و جامعه
  • سینما پلاسی ها
  • مالتی مدیا
    • فیلم
    • عکس
  • فیلم فجر
    • جشنواره چهل و سوم فیلم فجر
    • جشنواره چهل و دوم فیلم فجر
    • جشنواره چهل و یکم فیلم فجر
    • جشنواره چهلم فیلم فجر
    • جشنواره سی و نهم فیلم فجر
    • جشنواره سی و هشتم فیلم فجر
    • جشنواره سی و هفتم فیلم فجر
    • جشنواره سی و هفتم فیلم فجر – بین الملل
    • جشنواره سی و ششم فیلم فجر
    • جشنواره سی و پنجم فیلم فجر
    • جشنواره سی و چهارم فیلم فجر
  • آپارات
  • آموزش
  • رضا استادی
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
سینما پلاس
بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج
صفحه اصلی تلویزیون

زیرخاکی هم کم فروش از آب درآمد

۱۴۰۰-۰۳-۳۱
Reading Time: 1 min read
1

سینمامثبت: پخش سریال تلویزیونی زیرخاکی شنبه شب به پایان رسید و به جای آنکه قصه در پایان این فصل به فرجامی مشخص برسد،بلاتکلیف رها شد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری- تحلیلی سینما مثبت، جلیل سامان در پنج سریالی که تاکنون برای تلویزیون ساخته مسیر کمابیش مشخصی را طی کرده است. سریال‌های ارمغان تاریکی،پروانه و نفس عمدتا سریال‌هایی با فضای سیاسی بود که در آن به جنبه‌های انسانی پرداخته شده و همین مساله باعث شده بود تا گروهی از مخاطبان عام نیز علاقه‌مند به تماشای آثار او باشند اما او در سریال زیرخاکی مسیر دیگری را در پیش گرفت و طیف گسترده تری‌ از مخاطبان عام را هدف گرفت. مخاطبانی که از تماشای بازیگری مانند «پژمان جمشیدی» احساس نزدیکی بیشتری با سریال می‌کردند. جمشیدی در نفش فریبرز باغمیشه برای مخاطبان تلویزیون به شدت تداعی کننده رضا عطاران است. عطاران برای دوره‌ای طولانی در تلویزیون – و در سال‌های اخیر در سینما- یک کاراکتر از کف جامعه بود که به دلیل رفتارهای قابل درک، نزدیکی فراوانی را در اغلب مخاطبان ایجاد می‌کرد و حس همذات پنداری آن‌ها را بر می‌انگیخت. حالا باغمیشه در این سریال با آن منفعت طلبی، دمدمی مزاج بودن، محافظه کاری دائمی و شجاعت مقطعی،طمع غیر قابل کنترل و اخلاق مداری نسبی طیف گسترده‌ای از مخاطبان جامعه را مدیریت می‌کند و به دلیل وجود این ویژگی‌ها در بازی پژمان جمشیدی ترکیب نهایی چنین نقشی برای مخاطب جذاب است.

اما این ویژگی در کنار سایر نکات مثبت سریال مانند: طراحی صحنه و لباس در قسمت دوم زیرخاکی ترسیم چندانی از یک سریال خوب و جذاب ندارد. داستان به شدت کم فروش است و عملا در طول یک فصل – فصل دوم- اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد. از شخصیت برادر فریبرز فقط سایه‌ای وجود دارد و همسر او نیز نقشی در داستان ندارد. کل ماجرا در این خلاصه می‌شود که فریبرز کیف خود را در خط مقدم جا گذاشته و حالا این خط مقدم در تصرف عراقی‌ها قرار گرفته و فریبرز دو بار برای یافتن کیف به خط مقدم می‌رود که اتفاقی کاملا منطقی است زیرا در جنگ وقتی جایی به تصرف یک ارتش درمی‌آید شخم زده می‌شود و تغییرات وسیع و شدیدی پیدا می‌کند.

از طرفی مقطعی که داستان در آن رخ می‌دهد پُر از اتفاق‌های مهم است. از آغاز جنگ و اشغال خرمشهر تا تداوم آن و بعد هم حضور پُر رنگ گروهک‌ها در جامعه که تمامی این موارد نمودی بسیار کمرنگ و بعضا کاریکاتوری در سریال پیدا کرده و اغلب در حد ایده مانده است. حتی شخصیت اسکندر به عنوان یک نفوذی هم نمودی جدی در داستان ندارد و جذابیت خود را برای مخاطب از دست داده است. یافتن گنج و به سراغ رمال رفتن نیز بیش از آنکه با جزییات موجود در سریال تناسب داشته باشد بیشتر یادآور سریال‌های سیمای خانواده در سال‌های ابتدایی دهه هفتاد است. برخلاف خبرهای اعلام شده درباره فیلمبرداری بخش‌هایی از فصل دوم در ترکیه این اتفاق رخ نداد. به نظر می‌رسد سریال بستری را برای روایت انتخاب کرده که نه امکان پرداختن جدی به آن وجود دارد و نه می‌توان با نگاهی طنز با رخدادهای آن شوخی کرد و به همین دلیل بخش عمده‌ای از سریال تبدیل می‌شود به رفت و آمد فریبرز بین خانه و جهاد و منزل رمال و در نهایت همان چیزهایی که مخاطب به طور معمول در اغلب سریال‌های تلویزیونی مشاهده می‌کند و جذابیتی هم برایش ندارد.

برچسب ها: جلیل سامانزیرخاکی،شبکه یک سیما، فرصت طلبی،انقلابی گری،سینماپلاس،سینمامثبت،پلاسفرزاد جمشیدی
نوشته قبلی

سرانجام شکایت بازیگر معروف از سینمایی نویس چه خواهد شد؟

نوشته‌ی بعدی

شهاب حسینی به کرونا لبخند زد

نوشته‌ی بعدی

شهاب حسینی به کرونا لبخند زد

دیدگاه‌ها 1

  1. سیدمهدی می‌گوید:
    قبل 4 سال

    اسم بازیگر اصلی‌ش رو نمی‌دونین بعد نقد کردین؟ فرزاد جمشیدی آخه؟ فرزاد جمشیدی مجری بود، این پژمان جمشیدیه ‍♂️

    مدیر سایت: دوست گرامی ممون از تذکر شما. کاملا حق با شماست. اصلاح شد این ایراد

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سینما پلاس

این سایت بر اساس طراحی گرافیکی اختصاصی برنامه نویسی شده و تمامی بخش های آن مشمول قانون کُپی رایت می باشد. کُپی برداری از بخش های اختصاصی سایت و مشابه سازی آن، برای صاحبان این سایت حق شکایت و پیگیری در مراجع قضایی را ایجاد خواهد کرد.

  • در جریان
  • دیدگاه‌ها
  • آخرین

طوبی و خاطرخواه‌هایش!

۱۴۰۳-۰۵-۲۷

سریال طوبی؛حکایت‌ مستربین در بغداد  

۱۴۰۳-۰۶-۱۰

طوبی و خاطرخواه‌هایش!

30

الگوهای فیلمفارسی در سریال طوبی

18

آقای سازمان سینمایی! برنامه راهبردی‌اتان محرمانه شد؟

۱۴۰۴-۰۳-۱۷

نماوا اقدام به خودکشی رسانه‌ای کرده است؟

۱۴۰۴-۰۳-۱۲

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

Smiley face Smiley face Smiley face Smiley face

  • درباره
  • تبلیغات
  • سیاست و حریم خصوصی
  • تماس

تمام حقوق این سایت متعلق به سینما مثبت می باشد . طراحی شده توسط مدیا پلاس

بدون نتیجه
مشاهده تمام نتایج

تمام حقوق این سایت متعلق به سینما مثبت می باشد . طراحی شده توسط مدیا پلاس