سینما مثبت: عادل فردوسی پور دیگر تناسبی با ساختار شبکه سه سیما ندارد و باید از این برنامه کنار گذاشته شود. اگر او مشتاق به تداوم همکاری با صدا و سیما است، میتواند در مسوولیتی اجرایی ادامه فعالیت دهد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری ـ تحلیلی سینما مثبت، این چند خط شاید خلاصهترین و موجزترین تحلیلی است که میتوان از وضعیت این روزهای مجری برنامه نود در ارتباط با صدا و سیما عنوان کرد. فردوسی پور سابقهای طولانی در اجرای برنامه در شبکهای دارد که در طول دوران حیات خود سختترین و غیرقابل نفوذترین شبکه تلویزیونی حتی برای نیروهای داخلی سازمان صدا و سیما بوده است. شبکهای که دربارهاش گفته شده اغلب مناسبات و برنامه ریزیهای مربوط به آن در خارج از سازمان صدا و سیما شکل میگیرد و همکاری با آن جزو بخت و اقبالهای هر برنامه سازی بوده است. کافی است به فهرست سریالهای ساخته شده در این شبکه نگاهی بیندازید تا بدانید چگونه گروهی ثابت و مشخص در طول سالهای گذشته اغلب برنامههای مهم و پولساز این شبکه را تولید کردهاند که حالا حتی دیگر بازیگرانشان نیز افرادی ثابت هستند؛ یعنی ثابت بودن گروه سازنده از کارگردان و تهیه کننده حتی به بازیگران نیز سرایت کرده است؛ همانطور که مجریان و مدیران و دست اندرکاران بخشهای مختلف آن برای مدتهای طولانی ثابت بودهاند. قطعاً در سالهای نه چندان دور و آغاز برنامه نود نیز فردوسی پور بر اساس مناسبات و اتفاقهایی خاص ـ و نه الزاماً توانایی ـ وارد این شبکه شده و البته او در کنار فرصت، توانایی و استعداد لازم برای برجسته شدن را نیز داشته و مانند مجریانِ کم استعدادی نبوده که سالهاست میان شبکههای مختلف ویلان و سرگردان هستند و حکم برنامه سازی و اجرای برنامه توسط آنها یاد آور ضرب المثل معروف: همسایهها یاری کنید…. است.
تغییر در شبکه سه، مقدمه تغییرهای بزرگتر در کشور
تغییر در شبکه سه سیما را نباید اتفاقی ساده و داخلی قلمداد کرد بلکه باید آن را مقدمهای برای تغییرهای بزرگ حتی در بافت اجتماعی جامعه به حساب آورد. قطعاً تغییر جایگاه فردوسی پور تصمیمی نبوده که علی فروغی شخصاً مرتکب آن شده باشد کمااینکه انتصاب علی فروغی نیز تصمیمی نبوده که شخص معاون سیما به دنبال آن بوده باشد. ممکن است افراد عادی جامعه از این مناسبات اطلاعی نداشته باشند اما چرا جامعه فرهیخته، روزنامه نگار و تحلیل گری که این روزها در دفاع از فردوسی پور سینه چاک میکنند، مرتب نشانی غلط میدهند و جابجایی فردوسی پور را در حد اختلاف نظر شخصی مدیر شبکه سه با او تنزل میدهند؟!
نود ادامه پیدا خواهد کرد
تلویزیون ارث و میراث پدری عادل فردوسی پور نبوده و نیست. روزی که به این رسانه میآمده و در تمام سالهایی که در این رسانه فعالیت کرده قطعاً میدانسته که در رسانهای حاکمیتی کار میکند که باید با محدودیتهای آن کنار بیاید و هر بار میخواهد وارد این مجموعه شود، آفیش بشود و اگر آفیش نشود، باید پشت در بماند. البته او نیز مانند همه برنامه سازان صدا و سیما از امتیازهای مالی و معنوی گسترده فعالیت در صدا و سیما بهره مند شود. اینکه نگران باشیم فردوسی پور بعد از برنامه نود جذب شبکهای ماهوارهای شود حرف بی اساسی است. اینکه تصور میکنیم هیچ مجری و برنامه سازی ادامه تولید نود را هم به عهده نمیگیرد باز تصور باطلی است. اصلاً چه دلیلی دارد که یک برنامه طولانی مدت صرفاً به واسطه تغییر مجری بر زمین بماند؟ مگر ذات و اساس رسانه قائم به فرد است؟ واقعاً مگر با رفتن اصغر پورمحمدی از شبکه سه، ادامه فعالیت این شبکه با تهدید مواجه شد؟
دردسرهای فردوسی پور برای تلویزیون
اینکه چرا صدا و سیما دیگر نمیتواند فردی مانند فردوسی پور را تحمل کند، نکته مهم و قابل تاملی است. پاسخ ساده آن این است: رسانه به دنبال دردسر نمیگردد و حضور فردی مانند فردوسی پور که هویتی مستقل پیدا کرده و میتواند در جریانهای اجتماعی مؤثر باشد و حالا خوب یا بد، این نقش و جایگاه را دوست دارد و آن را تقویت میکند برای رسانه چیزی جز دردسر ندارد. رسانهای که به طور طبیعی مخاطب دارد، درآمد دارد و نفع آن این است که بی حاشیه اداره شود. چنین رسانهای چرا باید موجود پُر دردسری مانند فردوسی پور را تحمل کند؟! آیا او اولین نفر از مجریان صدا و سیما است که اینگونه از گردونه یک برنامه مهم حذف میشود؟! آیا آخرین مجری است؟ پاسخ هر دو سؤال خیر است.
رفتن فردوسی پور راه را برای کسب درآمدهای بیشتر باز میکند
آیا برای صدا و سیما مهم است که برنامهای مخاطب میلیونی داشته باشد؟ پاسخ این سؤال نیز خیر است. رسانهای که با بودجههای حاکمیتی اداره میشود و ردیف مشخص بودجه دارد و چند برابر یک رسانه عادی هزینه دارد، چرا باید به دنبال مخاطبان میلیونی باشد؟ داشتن مخاطب برای چنین رسانهای امتیاز است یا داشتن روابط خوب و بی حاشیه با بخشهای حاکمیتی که به وی بودجه میدهند؟ قطعاً مورد دوم مهمتر است و حالا در این میان کنار رفتن فردوسی پور قطعاً میتواند مناسبات این رسانه با بخشهای صاحب پول و قدرت را بهتر و بهتر کند.
آزمون اعتماد به نفس برای فردوسی پور
حذف فردوسی پور از برنامه نود در زمانهای اتفاق می افتد که به واسطه رشد و حتی تسلط رسانههای غیر رسمی بر جهان، افراد میتوانند حرف و مطلب با اهمیتی که داشته باشند را به گوش مخاطبان برسانند. به عبارت ساده افرادی مانند فردوسی پور این شانس را دارند که پس از کنار گذاشته شدن از فعالیت حرفهای خود، به جای آنکه مانند اسلاف خود به گوشه عزلت پناه ببرند و به ناچار راه اعتیاد را در پیش بگیرند، با یک اکانت توییتری حرف خود را به گوش مخاطبان برسانند تا ثابت کنند رونق برنامهای که داشتند و دیگر ندارند، نه از قدرت رسانه بلکه از تواناییهای خود آنها بوده و آنها این قابلیت را دارند که دوباره با تکیه بر توان و استعداد خود، زمین بایری را آباد کنند و از هیچ همه چیز بسازند.
البته که در این میدان بازی جدید خبری از پولهای هنگفت و امتیازهای عجیب نیست اما آبرو و اعتبار فراوان است و البته پول هم میتواند باشد. نکته مهم این است که فردوسی پور راه گریزی از ورود به این حیطه ندارد و باید برای حفظ برند خودش هم که شده، با قدرت و قوت حضور در فضای رسانهای مستقل را تجربه کند.
میشه بگیدنویسنده این متن کیه
مدیر سایت: دوست گرامی این مطلب اختصاصی سینما مثبت است