سینما مثبت: فیلم چای سرد ساخته امیر قاسم راضی که به تازگی در گروه سینمایی هنر و تجربه به نمایش درآمده، داستان زندگی زوجی از طبقه متوسط را دستمایه خود قرار داده که زندگی آنها درگیر رویدادهایی مهوع میشود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری_تحلیلی سینمامثبت، اسباب کشی یکی از مهمترین خاطرههای جمعی نسل جوان و طبقه متوسط است.رویدادی چند ساعته که طی آن اتفاقهای عجیب و غریبی میتواند رخ دهد.در چای سرد با زوجی مواجه هستیم که در حین اسباب کشی در روز منتهی به شب چهارشنبه سوری درگیر ماجراهای مختلفی میشوند. زوجی که صاحب فرزندی کوچک هستند و مادر دختر نیز که زنی گنگ است با آنها زندگی میکرد. مرد به شغل فیلمسازی اشتغال دارد و در طول فیلم، اثری که به تازگی ساخت آن را به پایان برده بر روی دیوار خانه منعکس میگردد.
تمامی فیلم در خانه رخ میدهد و در پس زمینه اسباب کشی صدای تیر و ترقه به گوش میرسد. این صدا به کلیت فیلم حس و حال جنگی را میدهد که در حال وقوع است و این صدا در ادامه به فیلم تعمیم پیدا میکند. استفاده هوشمندانه دیگر کارگردان از عنصر صدا، پیامهای زنی است که با ساکن قبلی خانه در ارتباط بوده و حالا نبود او را باور ندارد.
در چنین فضای پُرهیاهویی اتفاقهای جالب توجهی رخ میدهد.مثل مواجهه شخصیتهای افغانی با فیلم و همچنین حمل و نقل مادر محبوبه که با طنزی ظریف حضور او در فیلم مورد اشاره قرار گرفته است.کارگردان جزئیات فراوانی را در فیلم لحاظ کرده از جمله رابطه خسرو پسر همسایه با زنی خیابانی و رد و بدل شدن نگاههایی میان خسرو و کارگر اسباب کشی.
از وجهی دیگر فیلم حالتی نمادین دارد.شخصیت فیلمساز که درگیر ممیزی است؛ دچار تنگی نفس است. پوشش زن و شوهر با لباس فرم کاملا متفاوت است گویی آنها با تغییر پوشش آدمهای دیگری میشوند.همچنین سه بار جابجایی طی دو سال احتمالا اشارهای به بیخانمان بودن نسل جوان و طبقه متوسط دارد.
فیلم تا یکساعت اول خوب پیش میرود و به جز برخی پُرگوییها و حرفهای شعاری ایراد دیگری به آن وارد نیست و در سی دقیقه پایانی هم با نمایش اتفاقی که در توالت رخ میدهد،مسیر جذابی را در پیش میگیرد.سی دقیقهای که داخل توالت رخ می دهد اما به هیچ وجه مهوع نیست و فیلم را چرک و کثیف نمیکند.حتی وقتی کارگردان در نمایش این بخش افراط کرده و همه را درگیر دستشویی نشان میدهد؛
به واسطه نگاه طنز حاکم بر فیلم، تماشاگر با علاقه اثر را دنبال میکند.
چای سرد فیلمی کم هزینه و جمع و جور اما آبرومند است. البته که اگر سازنده اثر پول بیشتری داشت نتیجه میتوانست درخشانتر و جذابتر باشد اما ابعاد جمع و جور فیلم و جزئیات قابل باور و حضور بازیگرانی که در نقشهایشان به خوبی جا افتادهاند – مانند مینا نوروزی فر در نقش زنی خدمتکار- نشان میدهد در زمانهای که سازندگان فیلمها برای ساخت آثار پُر هزینه از یکدیگر سبقت میگیرند؛ هنوز هم میتوان با بودجه اندک فیلمی آبرومند ساخت و تصویری از زمانه را بر پرده منعکس کرد.
 
 
                                 
                                








