سینما مثبت: تا ساعاتی دیگر با برگزاری مراسم کفن و دفن زندهیاد کیومرث پوراحمد یکی دیگر از گرههای باز نشده و معضلات نظام فرهنگی ایران حل و فصل شده و پروندهاش برای همیشه بسته میشود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری- تحلیلی سینمامثبت، در ساختار ناسالم فرهنگی و هنری فیلمسازان،با تجربه و توانا الزاماً همیشه انسانهای موفق و خوشبختی نیستند و ممکن است به دلیل عدم تبعیت از قواعد بازی، هم برای خود و هم برای دیگران مساله و مشکل تولید کنند. کیومرث پوراحمد نیز یکی از این هنرمندان تولید کننده مساله بود که عملا به نقطهای رسیده بود که صحبتها و اعمالش لبخند رضایت بر لب مسوولان فرهنگی نمیآورد. با وجود قطع حمایتها و عدم پشتیبانی سرمایههای مشکوک از این فیلمساز، پوراحمد همچنان در هفتاد و چهار سالگی فیلم میساخت، کتاب میخواند، فیلم معرفی میکرد، مقاله مینوشت، بازیگری میکرد و با سخنرانی و انتشار پیامهایش در فضای مجازی فردی موثر و پیشرو بود.مشکل اصلی پوراحمد اما این بود که یکی از آن چاکران و مخلصان و پشت در اتاق نشینان و لایک کنندگان و منشن زنندگان نبود و این میزان استقلال چیزی نبود که تاب آورده شود و مورد پسند باشد. به همین دلیل بود که حتی با وجود ساخت فیلمی آبرومند نه سهمی از جوایز رویدادهای سینمایی داشت، نه رانتی به او میرسید،نه مورد تفقدهای معمول و مرسوم قرار میگرفت و نه رسانهها با او مهربان و منعطف بودند. در شرایطی که آثار کم ارزش فرهنگی – هنری تیتر یک رسانههای رسمی و فضای مجازی میشوند، فیلمهای او به گونهای مورد نقد و تحلیل بیرحمانه قرار میگرفت که گویی بودجه ساخت تایتانیک در اختیار مارتین اسکورسیزی بوده و حالا نتیجه خوب از آب در نیامده است! لشگری از قلمهای وقیح همواره مترصد فرصت بودند تا هر اثر این فیلمساز را تخریب و منکوب کنند و حالا اغلب همانها به ستایشگران استاد تبدیل شدهاند! استادی که هم قامتش بلند بود و هم جایگاهش و افکارش و البته شخصیتی صریح و عزت نفسی قابل ستایش داشت که به او اجازه نمیداد در هفتاد و چند سالگی به «زینت المجالس» و میهمان ویژه صف اول مراسمهای رسمی و آبکی تبدیل شود و وارد بازی باند و گروهی شود که سالهاست هرآنچه هست را برای خود و دار و دستهاشان میخواهند و دیگران را صرفا در حد و اندازه تزیین رویدادهایشان مورد توجه قرار میدهند.
شادروان پوراحمد مرگی دردناک را برای پایان دادن به زندگی خود انتخاب کرد: طناب دار! گفته میشود طنابهایدار که برای مجازات مجرمان و قاتلان انتخاب و بافته میشود از نظر جنس و نوع مواد به کار رفته در آن به گونهای است که در ترکیب با شیوه اجرای این مراسم حداقلی از رنج و درد را برای فرد محکوم به دنبال دارد: چهارپایه از زیر پای محکوم کشیده میشود و بر اثر فشاری که به گردن وارد میآید، در چشم به هم زدنی بر اثر قطع نخاع فرد محکوم به جهانی دیگر میرود اما آن مرحوم هنرمند که قطعا دسترسی به آن مواد و مصالح نداشته تا مرگی آسان برای خود رقم بزند و شاید در انتخاب این نوع مرگ دردناک و تلخ نیز رازی نهفته است! میتوان تصور کرد پیکر بلند قامت آن «بزرگا مرد» در آن خانه ویلایی چه تصویری هولناکی را در ذهن کارآگاهان و ماموران اداره پلیس تا ابد ثبت کرده و تا چه اندازه فروردین تلخ و غمباری را برای همیشه در ذهن اهالی آن شهرک ویلایی و سینمای ایران ثبت و ضبط کرده است.حالا در روزهای آینده با انتشار چند پیام تسلیت دیگر و نثار چند عدد تاج گل و درج چند پیام تسلیت، پرونده معضلی به نام «کیومرث خان پوراحمد» بسته خواهد شد تا جا برای نورسیدگان و تملق گویان و پاچه خواران بیش از پیش گشادهتر شود هرچند حیات معنوی او با آثار زیبایی که خلق کرده و با پشتکار مثال زدنیاش در تسلیم نشدن به بیماری و کهولت سن با ساخت سه فیلم پایانیاش در بخش خصوصی به عنوان تمثیلی همیشگی از «پور احمد گونه بودن» در ذهن اهالی هنر باقی و جاری خواهد ماند.
سینما مثبت برای شادروان پوراحمد آمرزش و برای خانوادهاش صبر آرزو میکند.