سینما مثبت: با پایان جشنواره چهل و یکم فیلم فجر فضای رسمی رسانهای همچنان در اختیار رسانههای کاملا همسو! با دبیرخانه جشنواره است و خبری از نقد و تحلیل واقع بینانه این رویداد نیست.در چنین شرایطی سید ضیاء هاشمی تهیه کننده سینما و رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان با انتشار مطلبی به نقد و تحلیل این رویداد پرداخته است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی خبری- تحلیلی سینمامثبت به نقل از روزنامه اعتماد، این تهیه کننده با انتشار مطلبی با عنوان «توجه به همه سلایق برای نجات سینمای ایران» به تجربه چهل ساله خود درخصوص این رویداد اشاره کرده و میگوید: آنچه ما طی این چهار دهه در این جشنواره فیلم فجر شاهد بودیم سیاستهایی مبتنی بر سلایق مدیران؛ مصلحتاندیشیهای سیاسی و حزبی؛ تسویه حسابهای درون گروهی و صنفی بوده است. متاسفانه جشنواره فیلم فجر همچون سینمای ایران هیچگاه مبتنی بر راهبردهای واقعبینانه؛ توسعهمحور و جامعنگر نبوده است.در این سالها متناسب با سیاستهای جزمینگر و تساهلمحور دولتها؛ در دورهای فیلمهای گلخانهای؛ در مقطعی فیلمهای انتقادی رادیکال و در گذاری فیلمهای به ظاهر اندیشهمحور و معناگرا تولید شده است. این رویکردهای تکساحتی باعث شد تا در چندین دوره جشنواره فیلم فجر فیلمی با مضامین به اصطلاح ارزشی و انقلاب و دفاع مقدس شاهد نباشیم و در عوض شاهد بارش فیلمهای اجتماعی با برچسب به اصطلاح سیاهنمایی و در مقطعی دیگر شاهد فراوانی فیلمهای ارزشی و حذف کامل فیلمهای اجتماعی انتقادمحور باشیم؛ افراط و تفریطهایی که سینمای ایران را امروز دچار چنین رکودی کرده است.
هاشمی در ادامه این یادداشت مینویسد: به اعتقاد من سیاستهای اعمالی در سینمای ایران برونداد آن هر ساله در جشنواره فیلم فجر متجلی میشود. علت و معلولی که تا آسیبشناسانه تحلیل نشود در بر همین پاشنه آشفته بازار خواهد چرخید. بسیاری از این مشکلات ناشی از فقدان مدیریت جامع آیندهنگر است. امروز در امر سیاستگذاری فرهنگی در کشور از یک کلان راهبرد مدون برخوردار نیستیم؟ باید پرسید چرا سیاستها، اهداف و ماموریتهای جشنواره فیلم فجر به اقتضای سلیقه مدیران دولتها اینچنین دستخوش تغییر میشوند؟ مگر نه آنکه ما باید در حوزه فرهنگ با یک نقشه پروازی مشخص حرکت کنیم و دولتها مجری آنها باشند؟ پس چرا سالهاست با سیاستها و رویکردهای متناقض روبهروییم؟
او متن خود را اینگونه به پایان میرساند: معتقدم شکوه جشنواره فیلم فجر و بهطور اولی سینمای ایران زمانی باز میگردد که ما تمامی فعالان سینمایی را به مثابه سرمایههای ملی این کشور بنگریم. از دستهبندیهای خودی و غیرخودی و برچسبهای ارزشی و غیر ارزشی؛ دولتی و مستقل دست برداریم و با سیاستهایی شفاف، روشن و واقعنگر به همگرایی و اعتلای سینمای ایران بیندیشیم.
آن وقت است که میتوانیم از عدالت فرهنگی و مصادیق آن حرف بزنیم؛ در غیر این صورت با استمرار این مدار ناکارآمدی در آیندهای نزدیک نه از سینمای ملی ایران نشانی خواهد ماند و نه از جشنواره ملی فجر.
https://30nemaplus.ir/?p=11126