سوءظن خانواده داماد به دوشیزه بودن عروس‌شان و موقعیت کثیفی که از یک شخصیت مذهبی برای مخاطب ترسیم می‌شود، تنها بهانه‌ای برای پرت کردن حواس مخاطب از پیام واقعی فیلم است؛ پیامی که شهبازی به زیرکی در لابه‌لای فیلمنامه پنهان کرده و با اندکی دقت و نشانه‌های مشخص می‌توان آن را دریافت.
با سی و سومین جشنواره فیلم فجر ـ 35
روایت جوان از «تجاوز پدر به دختر» در فیلم فجر
سینما پلاس: روزنامه جوان با نگارش نقدی بر فیلم «خانه دختر»، از لایه های زیرین این اثر سینمایی که در جشنواره فجر نمایش داده شده پرده برداشت. «تجاوز پدری به دخترش» از نگاه جوان یکی از موضوع های مهم این فیلم است.
به گزارش وب سایت خبری ـ تحلیلی سینما پلاس، در این مطلب که به قلم «مهدی خانعلی‌زاد» در سیمرغ جوان منتشر شده، نویسنده ضمن اشاره به این مطلب که «در دهه اخیر عادت کرده‌ایم که نویسندگان و فیلمنامه‌نویسان سراغ خانواده بروند و تلاش خود را برای ضربه زدن به این کانون اساسی جامعه ایرانی متمرکز کنند»، می نویسد:« به نظر می‌رسد دوران این روایتگری به پایان رسیده و وقاحت جریان شبه‌روشنفکری آنقدر بالا رفته که مستقیماً سراغ شخصیت‌های محوری خانواده یعنی پدر و مادر رفته‌اند و تخریب آنان را محور اصلی فعالیت‌های خود قرار داده‌اند.»
در ادامه این مطلب می خوانیم: «خانه دختر را باید شاه‌کلید ورود و اشاعه این جریان خطرناک و مرموز به سینمای ایران دانست؛ فیلمی که اگرچه نام شهرام شاه‌حسینی را به عنوان کارگردان یدک می‌کشد اما باید آن را فیلم نویسنده آن یعنی پرویز شهبازی دانست. شهبازی نام آشنایی برای اهالی سینماست و «نفس عمیق» او را اکثر اهالی سینما دیده‌اند. حالا شهبازی با تجربیاتی که در ژانر فیلم‌های شبه‌اجتماعی و با محوریت دانشجویان و به ویژه دختران به دست آورده، دست به خلق اثری زده که علاوه بر دستاوردهای فنی و فرمی، یک ویژگی خاص نیز دارد؛ ارائه کثیف‌ترین شخصیت قابل تصور از پدر خانواده، البته به شکلی کاملاً پنهان و در نگاه اول غیر‌قابل ظن.»
نویسنده سپس ضمن اشاره به داستان فیلم که در آن دختر جوانی به دلیلی مبهم در شب عروسی خود می‌میرد و دوستانش به دنبال یافتن علت مرگ او هستند؛ می آورد: « نقش پدر سنتی و متعصب سمیرا در این ماجرا چیست؟، چرا پدر سمیرا از منصور(نامزد سمیرا) که مظنون اصلی در مرگ سمیراست به راحتی می‌گذرد. تحیل و واکاوی کنید رابطه عجیب سرد و مشکوک بین پدر و دختر دیگرش. چرا پدر در مواجهه با مرگ دخترش اینقدر بی‌تفاوت است و در مواجهه با سؤال‌های دوستان سمیرا درباره مرگش جواب‌های پرت و پلا می‌دهد؟ سوءظن خانواده داماد به دوشیزه بودن عروس‌شان و موقعیت کثیفی که از یک شخصیت مذهبی برای مخاطب ترسیم می‌شود، تنها بهانه‌ای برای پرت کردن حواس مخاطب از پیام واقعی فیلم است؛ پیامی که شهبازی به زیرکی در لابه‌لای فیلمنامه پنهان کرده و با اندکی دقت و نشانه‌های مشخص می‌توان آن را دریافت.
رابطه راز آلود پدر و دختر
خودکشی سمیرا (با بازی رعنا آزادی‌ور) در شب عروسی، تنها یک دلیل دارد و آن هم ترس از افشا شدن یک راز هولناک است که تنها اهالی «خانه دختر» از آن باخبر هستند؛ رازی که ابعاد آن را باید در رابطه عجیب و غریب و رازآلود پدر به دختر دیگرش جست‌و‌جو کرد.»
نویسنده جوان سپس ضمن اشاره به برخی از مقاطع داستان این فیلم در پایان می آورد: «زیرکی شهبازی در انتخاب نام فیلم و معطوف کردن ارائه باقی اطلاعات به مخاطب در قالب چند رفتار خاص از پدر سمیرا، علاوه بر اینکه زمینه‌ساز ایجاد حس تعلیق در مخاطب می‌شود و تمام حواس او را به نقش‌های فرعی نظیر بهار (با بازی باران کوثری) و پریسا (با بازی پگاه آهنگرانی) جلب می‌کند بلکه انگشت اتهام اصلی را نیز به سمت خانواده مذهبی و سنتی پسر نشانه می‌گیرد که تقاضا دارند سمیرا قبل از جاری شدن صیغه عقد، گواهی دوشیزه بودن را از یک پزشک مورد تأیید بگیرد.
تاکید بیش از حد روی پرده
دقیقاً بر همین مبناست که مخاطب نیز اگر اشارات زیرکانه فیلم به شخصیت کثیف پدر خانواده را متوجه نشود، تنها سوءظن خانواده داماد به عروس پاک و معصوم‌شان را عامل مرگ سمیرا می‌داند و بر همین مبنا، اساساً ارزشی تحت عنوان عدم‌ارتباط جنسی میان دختر و پسر پیش از ازدواج رسمی از بین می‌رود و حتی به دلیل شخصیت‌پردازی بسیار منفی که درباره مادر خانواده (با بازی رؤیا تیموریان) صورت گرفته، به ضدارزش تبدیل می‌شود.حال بگذریم از تأکید بیش از حد نویسنده روی کلمه «پرده» که از دوستان سمیرا بگیر تا کارگری که برای تعمیرات به خانه آمده است روی آن تأکید دارند. برای پی بردن به راز این فیلم نباید جای دوری رفت، باید برگشت و به «خانه دختر» رفت.
فرزانه
سلام بانظرتون کاملا موافقم ممنون از روشنگری برعکس اتقادهای بی اساس براین فیلم موضوع همین هست که اکران فیلم تماشاگر را به منظور اصلی فیلم میرساند تشکر از شما و عوامل فیلم
مهدیه
سلام خسته نباشید من ب شخصه خیلی این فیلمو دوس دارم با اینکه خیلی سانسور شده چرا باید ذهنارو منحرف میکردید این اتفاق واسه خیلی از دخترا می افته کاش آخرش با رسوا شدن پدر دختر فیلم تموم میشد شاید ی تلنگری میبود واسه بعضی از پدرای بی وجدان
ramin
فقط 2 دقیقه ازین فیلم سانسور شده
تارا
جوری فیلمو عوض کردند ک من فکر کردم اون تعمیرکاره تجاوز کرده. چجوری باید میفهمیدیم کار پدرش بوده؟ البته یه اشاره‌های ریزی بود ک بعد از مرگ مادرم بابام نه خوشحال بود نه ناراحت!و…