ابراهیم حاتمیکیا مهمترین فیلمساز برآمده از انقلاب اسلامی ایران که روزگاری جنگ بوسنی چنان خشمگینش میکرد که یک تیم فیلمسازی را بسیج میکرد تا رمانس «خاکستر سبز» را بسازد، این روزها چنان تامین بودجه برای ساخت فیلم جدید سرگرمش کرده که فراموش کرده در همسایگیاش درامی قویتر با آدمهایی واقعیتر در حال اجراست.
یادداشت کوبنده مینا اکبری درباره بی تفاوتی سینماگران ایرانی در برابر اتفاقات غزه
حاتمی کیا فراموش کرده در همسایگیاش درامی قویتر در حال اجراست!
سینماپلاس: کشتار وحشیانه مسلمانان در فلسطین در حالی ادامه دارد که بسیاری از هنرمندان جز امضای بیانیه و راه اندازی کمپین، برای تصویرسازی ولومستندوار این اتفاق هیچ کاری نکرده اند. همین اتفاق باعث شده مینا اکبری روزنامه نگار پیشکسوت در یادداشتی کوبنده که در “اعتماد” به چاپ رسانده در این باره موضع گیری کند. اکبری در بخشی از این یادداشت به صراحت کارگردانانی مانند حاتمی کیا را مخاطب قرار داده که برای ثبت این لحظات چرا هیچ کاری نمی کند. متن کامل یادداشت مینا اکبری را در ادامه می خوانید:
خونسردی سینما مقابل خون گرم غزه
خبرنگار گاردین شهادت میدهد هیچ صدای آژیری نشنیده، ولی هر روز خبرهایی از فلسطین مخابره کرده که بوی خون و بوی باروت میدهند. هر روز در فلسطین سنگ به جنگ تانک میرود و هر اتفاق کوچک، بهانهیی است تا مدرنترین سلاحها، سهم کودکان و زنان فلسطین از تمدن امروز شود. هر روز بر سر و روی زنان غزه اسلحه مرگ کشیده میشود و کودکان در آغوش مادرانشان چشم نگشوده به خواب دیگری میروند. هر روز خشونت مانند ترانه روزمرگی سروده میشود و روزی به سر نمیرسد، مگر اینکه فلسطین به بهانهیی سیاهپوش نباشد و مرگ صورت زنان و کودکان آن را همچون خاکی که در آن به دنیا آمدهاند، شیار نکشد. مردم منتظر رسانهها نماندند و هر تصویری از این گوشه زخمی جهان به دستشان رسید با دیگران به اشتراک گذاشتند.
حاتمی کیا فراموش کرده
این تصاویر اما دل کمتر فیلمسازی را در ایران و جهان به درد آورده تا لنز دوربینش را از آپارتمانهای شیک و آسمانخراشهای دلهرهآور و کهکشانها و سیارههای ناشناخته و موضوعات تکراری به سمت این منطقه در خاورمیانه بچرخاند. امروز سرتیتر اخبار سینما در جهان چالش استیون اسپیلبرگ برای پیش تولید تریلری بدون عنوان درباره جنگ سرد و مانور اولیور استون برای اکران فیلمی درباره رفیقش هوگو چاوز با عنوان «دوست من هوگو» است. اصلا چرا راه دور برویم؛ ابراهیم حاتمیکیا مهمترین فیلمساز برآمده از انقلاب اسلامی ایران که روزگاری جنگ بوسنی چنان خشمگینش میکرد که یک تیم فیلمسازی را بسیج میکرد تا رمانس «خاکستر سبز» را بسازد، این روزها چنان تامین بودجه برای ساخت فیلم جدید سرگرمش کرده که فراموش کرده در همسایگیاش درامی قویتر با آدمهایی واقعیتر در حال اجراست. میتوان لیست این اخبار را تا ابد ادامه داد، اما هیچ خبری مبنی بر ساخت یک فیلم درباره فاجعه غزه و فلسطین در آن پیدا نکرد. در دنیای مدرن امروز کسی درباره تاثیر سینما به عنوان پرمخاطبترین هنر سرگرمسازی و همچنین نگرش کالامحور و عافیتطلب سرمایهداران و حکومتها از هنر به عنوان ابزار استراتژیک تردیدی ندارد، اما تکلیف سینما در برابر مادران و پدران غزه و کودکانی که بار سهمگین خشونت جاری در فلسطین را تحمل میکنند، چیست؟ سهم نوجوانی که در بازگشت از مدرسه به جای خانه و خانوادهاش تلی از خاک و خون را چشم انتظار خود میبیند، از سینما چیست؟ آیا سینما برای معمای لاینحل و روی دست مانده فلسطین که هرچیزی در افق آن با دود انفجار و بوی گوشت سوخته دیده میشود پاسخی دارد؟ سینما برای زمینی که خون آدمی تنها جویبار و سایه مرگ تنها خنکا و اشک تنها راه التیام آن است، تصویری دارد؟ این سینما برای دهان گشاده جنگ و وحشیگری اسراییل چه کرده است؟ خون خون است، اما نه برای هالیوود. خونی که در آشویتس ریخته شده هنوز سرختر و غمانگیزتر است از خون فلسطین و غزه.
فیلمی با تلخترین درامها که تراژدیهای خانوادگی ستارگان فیلمساز، در آن آبرویی نخواهد داشت
صحبت در اصالت فراموش شده و فرهیختگی از دست رفته سینماست که خود را به خواب زده و اگر هم روی خوش به جنگ نشان دهد، محصولش نبش قبر هیتلر است و موضوعاش آشویتس، وگرنه هیچ کس نمیتواند مصدر این بیتوجهی بیتوجیه را به مقام پاسخ و مسند چالش بکشاند. اسراییل هنوز تشنه وجب وجب خاک و قطره قطره خون فلسطین است و هنوز دستهای بسیاری درکارند تا سکوت، سهم چشم مادران و چشمه جوشان اشکشان باشد. اما روی سجاده خونی که در این خاک پهن است، نماز تقاص ادامه دارد و سکوت و بیتوجهی، هدیه سینما و تمدن امروز بشر در هزاره سوم برای کودکان و زنان غزه است. خبرنگار گاردین شهادت میدهد هیچ صدای آژیری نشنیده، ولی هر روز تصاویری از فلسطین مخابره میکند که قهرمانان آنان زنان و کودکان کشتهشده فلسطینی هستند. تاریخ از این سکوت ترسناک سینما در برابر تصاویر ارسالی از فلسطین فیلمی خواهد ساخت، فیلمی با تلخترین درامها که تراژدیهای خانوادگی ستارگان فیلمساز، در آن آبرویی نخواهند داشت.
پایان مطلب/