اسرائیل هیچگاه تصور نمیکرد که این فضاها گریبانش را بگیرد اما حالا همه چیز به ضررش تمام شده است. با افزایش مشارکت بشردوستانه مردم در رسانههایی چون فیس بوک، اینستاگرام، توییتر، یوتیوب و حتی نرمافزارهای شبکههای اجتماعی گوشیهای همراه هوشمند روزبهروز نیز دامنه این اجتماع حامی غزه گستردهتر میشود.
نقش مهم شبکه های اجتماعی در آگاهی بخشی نسبت به کشتار غزه
رسانه های دست ساز اسرائیل به ضدخود بدل شدند!
سینماپلاس: کشتار مسلمانان در غزه هرچند از سوی رسانه های رسمی دول غرب بازتاب چندانی نداشته است اما شبکه های اجتماعی دست ساخته همین دولتها نه به مدد مدیران شبکه ها که به مدد کاربرانی که در سراسر جهان یافته اند به بهترین تریبون برای رسانه ای کردن این سبوعیت بدل شده اند. به گزارش سینماپلاس روزنامه “جوان” هم در گزارشی جالب و خواندنی از این تریبون مهم حرف زده است. به اعتقاد نگارنده این گزارش، شبکه هایی مانند فیسبوک و اینستاگرام و یوتیوب هرچند به نوعی دست ساخته صهیونیستها هستند اما حالا کاملا به ضدخود تبدیل شده اند. سینماپلاس متن کامل گزارش “جوان” را ارائه کرده است با این امیدواری که مسئولان ما نیز نقش مهم این شبکه های اجتماعی را درک کرده و راهکاری برای استفاده عموم از آنها ارائه دهند.
فعالیت سرسام آور شبکه های اجتماعی از جام جهانی تا…
جام جهانی امسال نه از بابت حضور خوب ایران در بازیها یا حتی اتفاقات عجیبی چون شکستن کمر نیمار یا گاز گرفتن سوآرز یکی از متفاوتترین دورههای جام جهانی فوتبال نامگذاری شد، دلیلش چه میتوانست باشد؟ بدون شک دلیل این جام جهانی متفاوت چیزی نبود جز فعالیت سرسامآور شبکهها و رسانههای فضای مجازی در حاشیه این بازیها، حالا درباره فاجعه غزه هم همین مسئله غیرقابل توقف اسرائیل را به ستوه آورده است.
رسانه هایی در سیطره
ما انسانهای قرن 21 در یکی از متفاوتترین ادوار تاریخ جهان قرار داریم؛ زمانی رسانه دارای معنایی محدود و خلاصه بود، به همان ترتیب میشد بر این رسانههای ساده و تکبعدی به راحتی حکمفرمایی کرد.
آیندهنگری صهیونیسم برای حکومت جهان از سالها پیش سودای حکومت بر رسانهها را به جان آنها انداخت، حاصل امروز آن آرزوی تاریخی چیزی نیست جز قرار گرفتن حجم بالایی از رسانههای مکتوب و غیرمکتوب جهان در سیطره نظارت و کنترل صهیونیستها. یک ابرغول رسانهای به نام روپرت مرداک به تنهایی میتواند جریان خبری بخشهای قابلتوجهی از جغرافیای سطح کره زمین را مدیریت کند، او بزرگترین مالک رسانهها در دنیاست؛ چه رسانههای مکتوب و چه رسانههای غیرمکتوب چون خبرگزاریها و شبکههای تلویزیونی.
صورت مساله تغییر میکند
با این حساب جای تعجب نیست که در سالهای گذشته فاجعه فلسطین یا بوسنی و هرزگوین در جهان چندان سر و صدا به پا نکرده است؛ مردم یا از این فجایع بیخبر بودهاند یا به شکلی محدود از آن چیزی میشنیدند. در سالهای گذشته رسانههای متعلق به جریان صهیونیستی خروجی اخبار خود را به شکلی جدی رصد و مانیتورینگ میکردند تا مانع خروج اخبار دردسرساز برای خود شوند.
تصاویر مربوط به این فجایع نیز به همین ترتیب نه در صفحه تلویزیون و نه بر صفحه اول روزنامهها و جراید غربی جایی برای دیده شدن نداشتند.
حالا اما صورتمسئله تغییر کرده است؛ تغییری که میتوان از آن به عنوان بزرگترین نقطه عطف تاریخ یاد کرد. در عصری که من و شما در آن زندگی میکنیم، رسانههایی متولد شدهاند که جریان اخبار در فضای مجازی را مدیریت میکنند؛ رسانههایی که این بار خبرگزارانش نه مدیران و نه خبرگزاران وابسته و نه واسطههایی هستند که روی نوک انگشتان جریان حاکم بر فضای مطبوعات و رسانهای در غرب میچرخند. مردم در این فضاها حرف اول و آخر را میزنند، آنها اخبار را خودشان به دست میآورند، اخبار را خودشان تحلیل میکنند و به همان ترتیب اخبار و تصاویر منتسب به آن را خودشان در خروجی این رسانهها قرار میدهند و به تناسب این فعالیت کاملاً مردمی، همراهی صدها، هزاران و میلیونها انسان را بدون کوچکترین واسطهای جلب میکنند.
وقتی فیسبوک پوز فاکس نیوز را میزند
امروز نه نیویورک تایمز و نه دیلی نیوز، فاکس نیوز، بیبیسی، سی ان ان، واشنگتن پست و نه دهها و صدها روزنامه و خبرگزاری دیگر نمیتواند نقشی را ایفا کند که رسانههای نوظهوری چون اینستاگرام، یوتیوب، فیسبوک و توییتر در حال ایفایش هستند. انقلاب رسانهای تحت عنوان «آغاز رسانهها و شبکههای مجازی» که برخی از آنها همچون فیسبوک وابسته به رژیم صهیونیستی عنوان میشوند، انقلاب مردمی را در دنیا به راه انداخته است؛ سیل و طوفانی به مثابه طوفان نوح که هیچ کسی یارای مقاومت در برابر آن را ندارد.
فاجعه غزه غوغا کرده
همچون بازیهای جام جهانی امسال که برای اولین بار فعالیت پرجنب و جوش و رکوردشکن مردم در شبکههای مجازی را تجربه میکرد، فاجعه غزه نیز این بار با توجه باور نکردنی اذهان عمومی جهان مواجه شده است؛ مردم عکسهای این فاجعه را دقیقه به دقیقه بر صفحات رسانهها و شبکههای مجازی بارگذاری میکنند و تحت تأثیر این فاجعه انسانی یکدیگر را به تلاش برای نجات بنیادیترین حقوق بشر از چنگ توپ و آتش صهیونیستها فرا میخوانند. این حلقه آنقدر گسترده و بزرگ شده است که حتی در واشنگتن هم تظاهرات پرشمار اعتراض به جنایت صهیونیستها شکل میگیرد یا این اعتراض تا بیخ گوش صهیونیستها هم پیش میرود و چهرهها و مشاهیر اسرائیلی را به اعتراض علیه سیاستهای آتشافروزانه صهیونیسم وا میدارد. صهیونیستها تصور چنین چیزی را نمیکردند و این تجربه جدید اسرائیل را حسابی مستأصل کرده است.
رسانه های اسرائیلی به ضد خود بدل میشوند
اگرچه جریان حاکم بر این رسانهها و شبکههای مجازی اسرائیلی است و اگرچه این اعمال نفوذ گاه در مواردی خود را در توییتر و فیس بوک به وضوح نشان میدهد اما وقتی حجم مطالب و تصاویر ارسالی کاربران از جنایت در غزه بالا میرود، دیگر برای ممانعت به عمل آوردن و سانسور کردن کاری ساخته نیست، جلوی این حرکت عظیم را دیگر نمیتوان گرفت. اسرائیل هیچگاه تصور نمیکرد که این فضاها گریبانش را بگیرد اما حالا همه چیز به ضررش تمام شده است. با افزایش مشارکت بشردوستانه مردم در رسانههایی چون فیس بوک، اینستاگرام، توییتر، یوتیوب و حتی نرمافزارهای شبکههای اجتماعی گوشیهای همراه هوشمند روزبهروز نیز دامنه این اجتماع حامی غزه گستردهتر میشود. این اتفاق برای دنیای امروزی که درگیر جنگ و آتشافروزی و اخبار ناگوار است، خلقکننده یکی از شیرینترین و دوست داشتنیترین احساسات مشترک انسانی است. مردم با وجود تأثیرپذیریشان از سیاستهای حاکم بر خود باز هم میل رجوع به اصالت و انسانیت خود و پذیرش واقعیات را دارند.
پایان مطلب/